بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
مشکل او ماهی مرکب نیست، بلکه غرور بیجا به خُرده علمی میباشد که حاصل نموده است. متأسفانه برخی اینطورند، تا دو کلمه یا دو تا فرمول یاد میگیرند، به آن خوشحال و فرحناک شده و گمان میکنند که دیگر نه تنها به علوم اول و آخر عالِم شدهاند، بلکه دیگر نیازی هم به هدایت و آگاهی ندارند.
فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون - و چون پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند، به آن چيز مختصرى از دانش كه نزدشان بود خرسند شدند، و سرانجام آنچه به ريشخند مىگرفتند آنان را فروگرفت.(سوره غافر آیه 83)
طغیان همین است. انسانی که همیشه فقیر و محتاج است، گاهی خود را در امری غنی میبیند، البته خود را غنی میبیند، نه این که غنی شده است، و بالتبع طغیان میکند. یعنی از مجرای طبیعی خود خارج میشود.
كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى -چنين نيست كه آنها اين نعمتها را شكر كنند بلكه به يقين انسان طغيان مىكند.(6)
أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى - همين كه خود را بىنياز پندارد.(7)(سوره علق آیه 6 و 7)
الف)- او هنوز هیچ الزامی به پیروی از فقه در خودش احساس نکرده است! گمان دارد چون چند سال در شیلات تحصیل کرده، از فقه بینیاز شده است! حتی نمیداند که علم شیلات، با علم فقه و اصول و اجتهاد متفاوت است.
ب)- شاید خیلی چیزها برای انسان فایدههایی داشته باشد، اما حرام باشد. مثل ربا که شاید فایده اقتصادی نیز برای یک طرف داشته باشد و یا مثل شراب، که فایدههایی نیز بر آن مترتب شده است؛ اما ضررهای بیشتری دارند و به همان دلایل حرام شدهاند.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
مشکل او ماهی مرکب نیست، بلکه غرور بیجا به خُرده علمی میباشد که حاصل نموده است. متأسفانه برخی اینطورند، تا دو کلمه یا دو تا فرمول یاد میگیرند، به آن خوشحال و فرحناک شده و گمان میکنند که دیگر نه تنها به علوم اول و آخر عالِم شدهاند، بلکه دیگر نیازی هم به هدایت و آگاهی ندارند.
فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون - و چون پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند، به آن چيز مختصرى از دانش كه نزدشان بود خرسند شدند، و سرانجام آنچه به ريشخند مىگرفتند آنان را فروگرفت.(سوره غافر آیه 83)
طغیان همین است. انسانی که همیشه فقیر و محتاج است، گاهی خود را در امری غنی میبیند، البته خود را غنی میبیند، نه این که غنی شده است، و بالتبع طغیان میکند. یعنی از مجرای طبیعی خود خارج میشود.
كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى -چنين نيست كه آنها اين نعمتها را شكر كنند بلكه به يقين انسان طغيان مىكند.(6)
أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى - همين كه خود را بىنياز پندارد.(7)(سوره علق آیه 6 و 7)
الف)- او هنوز هیچ الزامی به پیروی از فقه در خودش احساس نکرده است! گمان دارد چون چند سال در شیلات تحصیل کرده، از فقه بینیاز شده است! حتی نمیداند که علم شیلات، با علم فقه و اصول و اجتهاد متفاوت است.
ب)- شاید خیلی چیزها برای انسان فایدههایی داشته باشد، اما حرام باشد. مثل ربا که شاید فایده اقتصادی نیز برای یک طرف داشته باشد و یا مثل شراب، که فایدههایی نیز بر آن مترتب شده است؛ اما ضررهای بیشتری دارند و به همان دلایل حرام شدهاند.(ادامه دارد...)
۱۹۶
۰۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.