افسانه آبشار عشق 💙پارت۳💙
ات: ببخشید نفهمیدم چی شد از حال رفتم
اسم من ات هست
کوک: وووو😍😍
تهیونگ: نگفتی کَلَک 😉چه اسم قشنگی داری
جین: اشکال نداره عزیزم
ات:هان؟
یونگی: من یک نظر دارم
تو خیلی گیج شدی
به نظرم یک قهوه بیاریم باهم بخوریم
باهم حرف میزنیم هم ما درباره شما بدونیم هم خودت
ات: قبول🙂
جیمین: بیا بشین اینجا خوشگله😉
جیهوپ: اسمت چیه
ات:..
نامجون:انیشتن یک بار لیدی گفتن اسم زیباشون
جیهوپ: ببخشید
از زبان ات
قهوه آوردن
یونگی: خوب شروع کن
ات: من ات هستم ۲۰ سالمه دانشجو رشته گرافیک هستم
تو یک شرکت که مخصوصا هنر و سرمایه گذاری رو هنرمندا هست کار می کنم
خانوادم به خاطر یک تصادف چند سال پیش از دست دادم
و یک عمو دارم که ارتباط زیادی نداریم باهم
کوک: خوشبختم
ات: همینطور
جیمین: یک سوال چطوری از آبشار افتادی
ات: اممم
نامجون: شاید نخواد بگه
ات: نه میگم من ...
اسم من ات هست
کوک: وووو😍😍
تهیونگ: نگفتی کَلَک 😉چه اسم قشنگی داری
جین: اشکال نداره عزیزم
ات:هان؟
یونگی: من یک نظر دارم
تو خیلی گیج شدی
به نظرم یک قهوه بیاریم باهم بخوریم
باهم حرف میزنیم هم ما درباره شما بدونیم هم خودت
ات: قبول🙂
جیمین: بیا بشین اینجا خوشگله😉
جیهوپ: اسمت چیه
ات:..
نامجون:انیشتن یک بار لیدی گفتن اسم زیباشون
جیهوپ: ببخشید
از زبان ات
قهوه آوردن
یونگی: خوب شروع کن
ات: من ات هستم ۲۰ سالمه دانشجو رشته گرافیک هستم
تو یک شرکت که مخصوصا هنر و سرمایه گذاری رو هنرمندا هست کار می کنم
خانوادم به خاطر یک تصادف چند سال پیش از دست دادم
و یک عمو دارم که ارتباط زیادی نداریم باهم
کوک: خوشبختم
ات: همینطور
جیمین: یک سوال چطوری از آبشار افتادی
ات: اممم
نامجون: شاید نخواد بگه
ات: نه میگم من ...
۳۶.۴k
۱۳ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.