پارت نهم
سویونگ ـ اون گفت اگه بخوای پیش کوک باشی باید لین بچه رو سقط کنی من که ترسیده بودم گبتم که از کوک حدا می شم
کوک ـ می دونی من برای این کارت یک سال افسوردگی شدید گرفتم
سویونگ ـ نمی خواستم اولین بچمون رو سقط کنم نمی خواستم بچه ای که این قدر براش شوق داشتیم رو از دست بدم
کوک ـ یعنی می گی جوکیونگ بچه ی منه
سویونگ ـ بله ولی دیگه چه فایده ای داره تث الا زن داری پس دیگه منو فراموشکن منم تو رو فراموش می کنم
کوک ـ کی گفته من زن دارم
سویونگ ـ مگه نداری
کوک ـ اون ماجذاش مفصله
سویونگ ـ خوب پس بعدن باهم حرف می زنیم من فعلا باید برم پیش جوکیونگ الا میگه کجا بودم
کوک ـ امشب می بینمت
و از هم خداحافظی کردن
جوکیونگ ـ مامان مامان کجا بودی چرا این قدر طولش دادی
سویونگ ـ هیچیداشتم در باره ی مهمونی با اقای جئون صحبت می کردم
جوکیونگ ـ دس اگه اون میاد منم میام
سویونگ ـ نه عزیزم اونجا جای بچه ها نیست تو رو پیش مامان بزرگ می زارم باهم برید بستنی بخرید خوبه
جوکیونگ ـ ولیمنم می خواستم بیام
سویونگ ـ یه رو دیگه بیا خوبه
جوکیونگ ـ باشه
سویونگ ـ افرین دختر خرف گوش کنم
کوک ـ می دونی من برای این کارت یک سال افسوردگی شدید گرفتم
سویونگ ـ نمی خواستم اولین بچمون رو سقط کنم نمی خواستم بچه ای که این قدر براش شوق داشتیم رو از دست بدم
کوک ـ یعنی می گی جوکیونگ بچه ی منه
سویونگ ـ بله ولی دیگه چه فایده ای داره تث الا زن داری پس دیگه منو فراموشکن منم تو رو فراموش می کنم
کوک ـ کی گفته من زن دارم
سویونگ ـ مگه نداری
کوک ـ اون ماجذاش مفصله
سویونگ ـ خوب پس بعدن باهم حرف می زنیم من فعلا باید برم پیش جوکیونگ الا میگه کجا بودم
کوک ـ امشب می بینمت
و از هم خداحافظی کردن
جوکیونگ ـ مامان مامان کجا بودی چرا این قدر طولش دادی
سویونگ ـ هیچیداشتم در باره ی مهمونی با اقای جئون صحبت می کردم
جوکیونگ ـ دس اگه اون میاد منم میام
سویونگ ـ نه عزیزم اونجا جای بچه ها نیست تو رو پیش مامان بزرگ می زارم باهم برید بستنی بخرید خوبه
جوکیونگ ـ ولیمنم می خواستم بیام
سویونگ ـ یه رو دیگه بیا خوبه
جوکیونگ ـ باشه
سویونگ ـ افرین دختر خرف گوش کنم
۱۰.۹k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.