عشق دو طرفه

ویو هیون :
وقتی ا.ت رفت داخل منم رفتم خونه توراه خونه همش تو فکر حرفای ا.ت بودم مخصوصا اون آخریه
رفتم خونه لباسمو عوض کردمو خوابیدم چون
قرار فردا مزاحم دوتا کفتر عاشق بشیم
.....فردا صبح
ویو ا.ت مثل همیشه مامانم اومدو پردرو از قصد داد کنار تا کور شم
بلد شدمو لباس پوشیدم تا بتونم گند بزنم تو ماه عسل خواهر گرامی چون ماو پسرا برنامه ریختیم که فقط شبا تنهاشون بزاریم  رفتم سوار ماشینم شدمو به سمت خونه ی تازه عروس رفتم
ویو هیون
بلند شدم خودمو تو آینه نگاه کردم شبی تربچه شده بودم ولی وقتی یکم چشامو بازو بسته کردم تازه زیبایی خودمو دیدم

لباس پوشیدمو سوار ماشین شدم تا فقط برم خونه بنگچان تا صبحونه بخورم
خونه ی تازه عروس:
ببینم آبجیه قشنگم برای 9 تا گشنه چی درست کرده
×به تو چه
+آخر که میفهمم
زنگ خونه خورد درو باز کردم چانگبین اومده بود وسری رفت سر میز نشستو دنبال غذا بود

+هنوز غذا آماده نشده دنبال چی میگردی

چانگبین:پس مجبورم از آذوقه های تو کیفم استفاده کنم
چندی بعد

زنگ به صدا درومد ولینو وارد شدو خودشو رو مبل انداختو تلوزیونو روشن کرد
و به این ترتیب هر 7 نفر اومدن
نشستیمو غذا خوردیم

سعی میکنم امشب پارت بعدیو بزارم😁....
ببخشید خیلی دیر میزارم آخه یه مشکلی برام پیش اومده میخوای بدونی بیا پیوی😊