𝐧𝐚𝗺𝐞:𝐭𝐡𝐞𝐛𝐚𝐝 𝐝𝐫𝐞𝐞𝗺 𝐩𝐚𝐫𝐭:𝐞𝐢𝐠𝐡𝐭
+چه جالب،
هیچیو نمیتونستم درک کنم،داخل طلایی خیلی مسخره و عجیبی گیر افتاده بودم
لعنت
نمیتونستم هیچی رو درک کنم
مامانم از رو تخت بلند شدو رفت بیرون
-چند دیقه دیگه میام،بهتره خوابیده باشی،فردا قراره پسره رو ببینی
+چیمیگی؟من نمیبینمش،
-ا.ت،هر دفعه توی هر مسئله یی کوتاه اومدم،اما این یکی رو نه،هرجوری شده چه بخای چه نخای اون تورو دوست داره و واست هرکاری میکنه
+به درک،میدونی چند سال تفاوت سنیمونه؟
-مهم نیست،مهم اینه ک دوست داره
نذاشت حرف بزنم،رفت بیرونو درو محکم کوبید بهم،جوری ک یه متر پریدم هوا،
شب به زور اشکامو کنترل کردمو سعی کردم بخابم
_
+فاک فاک فاک
ساعت سه بعد ظهر بود،یک ساعت دیگه پسره میومد دنبالم،باهم بریم بیرون یکم بگردیم
.
.
.
.
.
.
.
#bts #smut #jhope #army#fiction#mafia#baddreem#kimnamjoon#
#Kimsookjin #minyoongi#junghousok#parkjimin
#Kimteahyoung#jeonjungkook
#ارمی#فیکشن#اسمات#جین#یونگی#شوگا #جانگ_هوسوک #جیهوپ #پارک_جیمین #جیمین#تهیونگ#وی#جونگکوک#ارام#ویسگون
هیچیو نمیتونستم درک کنم،داخل طلایی خیلی مسخره و عجیبی گیر افتاده بودم
لعنت
نمیتونستم هیچی رو درک کنم
مامانم از رو تخت بلند شدو رفت بیرون
-چند دیقه دیگه میام،بهتره خوابیده باشی،فردا قراره پسره رو ببینی
+چیمیگی؟من نمیبینمش،
-ا.ت،هر دفعه توی هر مسئله یی کوتاه اومدم،اما این یکی رو نه،هرجوری شده چه بخای چه نخای اون تورو دوست داره و واست هرکاری میکنه
+به درک،میدونی چند سال تفاوت سنیمونه؟
-مهم نیست،مهم اینه ک دوست داره
نذاشت حرف بزنم،رفت بیرونو درو محکم کوبید بهم،جوری ک یه متر پریدم هوا،
شب به زور اشکامو کنترل کردمو سعی کردم بخابم
_
+فاک فاک فاک
ساعت سه بعد ظهر بود،یک ساعت دیگه پسره میومد دنبالم،باهم بریم بیرون یکم بگردیم
.
.
.
.
.
.
.
#bts #smut #jhope #army#fiction#mafia#baddreem#kimnamjoon#
#Kimsookjin #minyoongi#junghousok#parkjimin
#Kimteahyoung#jeonjungkook
#ارمی#فیکشن#اسمات#جین#یونگی#شوگا #جانگ_هوسوک #جیهوپ #پارک_جیمین #جیمین#تهیونگ#وی#جونگکوک#ارام#ویسگون
۶.۴k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.