خیلی خیلی بخاطر عشق ام ۱۰سال چشم انتظاری زجرشکنجه زخمی زم

خیلی خیلی بخاطر عشق ام ۱۰سال چشم انتظاری زجرشکنجه زخمی زمین خورده ام از وقتی خانواده اش فشار آور بهم روزی که اجباری فشار قرار گرفته بودم تااگرخونه فروش بره عشق اتو بد اذیت می‌کنیم شب روز بخاطر نفسم S توی ماشین می‌خوابیده.ام تانفسم چیزی اش نشه وقتی بادعاریختن توی زندگی ام مجید دوخواهران ناتنی دوتنی عموی زن دایی کثیف جادوگر به صفت دعاریختن توی منزل خانواده ای نفسم کسی که روز اولی توی حرام علی ابن ارضا روبروی پابوس اقام امام رضا علیه السلام قسم خورده بود حطا شوهرم همه دار ندارش ازدست رفته باشه جزنفس ام رضا هیچ نامردی اسم اش توی شناسنامه ام ثبت نمی شود آنقدر انتظارت می شینم تا خودتو مثله روزهای اول کنی جون واسط میدم روزی که ۳برابرروزهای اول شوده بودم باوام سنگین سال۹۲ درخواست از فرمانده ام سردارسلیمانی کرده ام وام جور شده بایک پراید هاچ پک رفتم محل از روبروی کنار امام زاده پشت آرامگاه امیدیه نقش رستم تعفری رفته بودن یک لحظه روم برگردان ام به سمت اشان دیده ام یک نامردی دست اون نفسی که تاالان اسم هیچ عشقی توزندگی ام نیست وقتی اونو دیده ام قسم هاش حرفهای که تونامه دفتر خاطرات اش نوشته شده بودجزنفس رضا هیچ نامردی اسم اش توی شناسنامه ام ثبت نخواهد شد تااون صفحه را دیده ام کمرم خوردشودهرسال هی زمین خورده ام بالای که اون عشق و خانواده ام داغ دل مجید را اشتباهی سرمن خالی کردن برادر کوچکتر خواهرانی وناتنی وتنی زن دوم کاکو خیانت بزرگی بهم کردن زخمی زخمی شودم.برادرگفت همه عمرت داشت ام تورازمین میزدم چشم دیدن خوشبختی تو عشق ات را نداشته ام چشم ام دنبال مال معنال حساب بانکی ات خودرو هات بوده بلای توانست ام سرت میارم تازخمی زمین خورده انت ونابودت میکنم بادورغگوی