پارت ۱ خوشگل اما وحشی
#لیسا
منو جیسو باهم دوستای صمیمی هستیم هردو تا لنگ ظهر میخوابیم اصلا سحر خیز نیستیم پدرای ما باهم دوستن اما مادر من مرده و مادر جیسو هم به پدرش خیانت کرده و الان یک شوهر و یک پسر دیگه داره پدای ما خیلی پولدارن باهم توی یک خونه زندگی میکنیم پدرامون همش سفر کاری میرن بخاطر همین هیچوقت نمیبینیمشون اگه بیان هم میرن شرکت یا خونه خودشون حدود ۹ سال هست که پدرمو ندیدم دقیقا از همون سالی که مامانم فوت کرد الان ما ۲۰ سالمونه از ۱۰ سالگی باهم دوست بودیم من دوستی به قیر از جیسو ندارم پدر خونده جیسو هم پولداره اسم پسرش کوک هست ازش متنفرم چون مادر پدر اون به جیسو و پدرش خیانت کردن جیسو هم پدرشو ۱۰ سال هست ندیده دقیقا همون روزی که مادرش به پدرش خیانت کرد و روز اشناییمون که همین امروزه همین امروز هم باهم آشنا شدیم هم مادر جیسو به پدرش خیانت کرده
خب خب گفتم منو جیسو سحر خیز نیستیم اما با صدای زنگ خونه بیدار شدیم
لیسا:جیسویا برو درو باز کن
جسو:اما با این سرو وضع
لیسا:خب لباسات پیژامست مهم نیست موهانم بهم ریخته نیست آرایشم نداری اما خوشگلی فقط برو درو باز کن #جیسو
آخه با این سرو وعض خدااااا اونم ساعت هفت صبح رفتم درو باز کردم یک پسر جذاببب بود اا این دوست کوکه بخاطر همین ازش اصلا خوشم نمیاد
جیسو:بله کاری داشتین #جین
رفته بودم دعوت نامه مهمونی رو به خواهر خونده کوک و دوستش بدم زنگ زدم خواهر خونده کوک حالا همون جیسو درو باز کرد با پیژامه بدون آرایش و اینا بود انگار از خواب بیدارش کردم اما هنوزم خوشگل بود #جیسو
جین:ااا ببخشید بد موقع مزاحم شدم من برم بعدا میان
جیسو:حالا که اومدی بگو
جین:امم خب
جیسو:درباره برادر خوندمه پس نگو
جین:نه فقط کارت دعوت برای مهمونی امشب که همه هم سن و سالامون میان رو آوردم براتون
جیسو:مهمونییی آخجون بزارید از دوستم بپرسم میایم یا نه
جین:باشه
جیسو:لیسایاااا
لیسا:چیه جیسو کی بود بزار بخوابم
جیسو :.....
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #دخترونه #عاشقانه
منو جیسو باهم دوستای صمیمی هستیم هردو تا لنگ ظهر میخوابیم اصلا سحر خیز نیستیم پدرای ما باهم دوستن اما مادر من مرده و مادر جیسو هم به پدرش خیانت کرده و الان یک شوهر و یک پسر دیگه داره پدای ما خیلی پولدارن باهم توی یک خونه زندگی میکنیم پدرامون همش سفر کاری میرن بخاطر همین هیچوقت نمیبینیمشون اگه بیان هم میرن شرکت یا خونه خودشون حدود ۹ سال هست که پدرمو ندیدم دقیقا از همون سالی که مامانم فوت کرد الان ما ۲۰ سالمونه از ۱۰ سالگی باهم دوست بودیم من دوستی به قیر از جیسو ندارم پدر خونده جیسو هم پولداره اسم پسرش کوک هست ازش متنفرم چون مادر پدر اون به جیسو و پدرش خیانت کردن جیسو هم پدرشو ۱۰ سال هست ندیده دقیقا همون روزی که مادرش به پدرش خیانت کرد و روز اشناییمون که همین امروزه همین امروز هم باهم آشنا شدیم هم مادر جیسو به پدرش خیانت کرده
خب خب گفتم منو جیسو سحر خیز نیستیم اما با صدای زنگ خونه بیدار شدیم
لیسا:جیسویا برو درو باز کن
جسو:اما با این سرو وضع
لیسا:خب لباسات پیژامست مهم نیست موهانم بهم ریخته نیست آرایشم نداری اما خوشگلی فقط برو درو باز کن #جیسو
آخه با این سرو وعض خدااااا اونم ساعت هفت صبح رفتم درو باز کردم یک پسر جذاببب بود اا این دوست کوکه بخاطر همین ازش اصلا خوشم نمیاد
جیسو:بله کاری داشتین #جین
رفته بودم دعوت نامه مهمونی رو به خواهر خونده کوک و دوستش بدم زنگ زدم خواهر خونده کوک حالا همون جیسو درو باز کرد با پیژامه بدون آرایش و اینا بود انگار از خواب بیدارش کردم اما هنوزم خوشگل بود #جیسو
جین:ااا ببخشید بد موقع مزاحم شدم من برم بعدا میان
جیسو:حالا که اومدی بگو
جین:امم خب
جیسو:درباره برادر خوندمه پس نگو
جین:نه فقط کارت دعوت برای مهمونی امشب که همه هم سن و سالامون میان رو آوردم براتون
جیسو:مهمونییی آخجون بزارید از دوستم بپرسم میایم یا نه
جین:باشه
جیسو:لیسایاااا
لیسا:چیه جیسو کی بود بزار بخوابم
جیسو :.....
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #دخترونه #عاشقانه
۸.۹k
۱۵ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.