پارت دوم
#پارت_دوم
زنگ تفریح بلاخره خورد.
یه دختر به نام سوجو اومد و گفت:بیا تا بریم مدرسه رو نشونت بدم. تهیونگ هم اومد و همراهیمون کرد. بعد یه مدت من گشنم شد و بهشون گفتم.
تهیونگ:اینجا یه غذا خوری داره و غذاهایی هم که داره خوبه، بیاین بریم اونجا.
ا/ت:سوجو گفت من گرسنم نیست و نمیام شما برین...
زنگ تفریح بلاخره خورد.
یه دختر به نام سوجو اومد و گفت:بیا تا بریم مدرسه رو نشونت بدم. تهیونگ هم اومد و همراهیمون کرد. بعد یه مدت من گشنم شد و بهشون گفتم.
تهیونگ:اینجا یه غذا خوری داره و غذاهایی هم که داره خوبه، بیاین بریم اونجا.
ا/ت:سوجو گفت من گرسنم نیست و نمیام شما برین...
۸۷
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.