پارت ۵۱
پارت ۵۱
#سایه2
┈───┈───┈──┈──
وویونگ:جونت درآد الان میاد تهیونگ بدو اسم رمز و بگووو
ا.ت:خب یجوریه من چیکار کنمم
ژ۳-کلاهفرانسوی-پیپ
وادف چیَن اینا؟
وویونگ:اولی اسم یه نوع اسلحه..
دومی هم که مشخصه کلاه فرانسوی
احتمالا شخصی که میخواد ازش اسلحه هارو تحویل بگیره فرانسویه..
دومی هم که معلومه
از توی کشو یه کارت و پیدا کردم
خودشه ا.ت پیدا کردم
ا.ت:ببینمش..
یه کارت طلایی رنگ که روش یه کُد هک شده بود
وویونگ:مرسی از کمکت ا.ت
سریع از اتاق دوییدم بیرون
ا.ت:صدای تهیونگ و شنیدم که هی داشت نزدیک تر میشد
سریع از صفحه چت خارج شدمو توی اینترنت اسم یه فیلم و از خودم زدم..
مثلا داشتم نگاه میکردم
تهیونگ:در اتاقمو باز کردم
اینجایی جوجه؟
ا.ت:خنده الکی کردم
آره اینجام
تهیونگ:رفتم پشت صندلی وایسادم ببینم چیکار میکنه
سرقت پول!؟
نگاه نکردی؟
ا.ت:آخه اگه دیده بودم الان چرا باز دارم مببینم؟
تهیونگ:خندیدم و همونطور که دکمه های لباسمو باز میکردم از کنارش رفتم
روی کاناپه چرمی اتاقم نشستم
ا.ت:یااا خب بزار من برم بعد لباساتو عوض کن سریع از پشت میز بلند شدمو رفتم سمت در که کمرمو محکم گرف
ا.ت:نفس تو سینم مونده بود
از ترس نمیدونستم چیکار کنم..
تهیونگ:تنشو تو بدن لختم گرفتم
گردنشو بوسیدم..
نفسمو رو شونش آزاد کردم و با صدای بم لب زدم
حالا برو
ا.ت:بدون نگاه کردن بهش درو باز کردم و رفتم بیرون
دستمو گذاشتم رو قلبمو تکیه دادم به دیوار...
چشمامو بستم و گفتم
کم مونده بود بدبخت بشم..
رفتم سمت اتاقم
وویونگ:بله قربان
رمز و پیدا کردم..همچنین کارت
ا.ت:عوضی با کی حرف میزنی اولا
دومن تو رمز و پیدا کردی؟
یا من جونم در اومد؟
یونگی:با شنیدن صدای قرقر کردنش خندیدم...
گوشی رو بده بهش وویونگ
حواست باشه کسی نفهمه
وویونگ:خندیدم
چشم قربان
بیا ا.ت یونگیه
ا.ت:چ.چیییی
گوشی رو از دستش قاپیدم
یونگی
یونگی:بچه انقد قر نزن
ا.ت:آخه چرا باید بگه رمز و پیدا کردممم؟
پاهای وویونگ و لگد کردم
من پیدا کردم نه این
وویونگ:گوشی رو ازش گرفتم
آره تو پیدا کردی حداقل اسم و درست میخوندی
ا.ت:دهنشو کج کردم و خودمو ولو کردم روی تخت
وویونگ:چشم قربان
فردا هم کارت و هم رمز رو براتون میارم
گوشی رو خاموش کردم و انداختم اونور
┈───┈───┈──┈──
#سایه2
┈───┈───┈──┈──
وویونگ:جونت درآد الان میاد تهیونگ بدو اسم رمز و بگووو
ا.ت:خب یجوریه من چیکار کنمم
ژ۳-کلاهفرانسوی-پیپ
وادف چیَن اینا؟
وویونگ:اولی اسم یه نوع اسلحه..
دومی هم که مشخصه کلاه فرانسوی
احتمالا شخصی که میخواد ازش اسلحه هارو تحویل بگیره فرانسویه..
دومی هم که معلومه
از توی کشو یه کارت و پیدا کردم
خودشه ا.ت پیدا کردم
ا.ت:ببینمش..
یه کارت طلایی رنگ که روش یه کُد هک شده بود
وویونگ:مرسی از کمکت ا.ت
سریع از اتاق دوییدم بیرون
ا.ت:صدای تهیونگ و شنیدم که هی داشت نزدیک تر میشد
سریع از صفحه چت خارج شدمو توی اینترنت اسم یه فیلم و از خودم زدم..
مثلا داشتم نگاه میکردم
تهیونگ:در اتاقمو باز کردم
اینجایی جوجه؟
ا.ت:خنده الکی کردم
آره اینجام
تهیونگ:رفتم پشت صندلی وایسادم ببینم چیکار میکنه
سرقت پول!؟
نگاه نکردی؟
ا.ت:آخه اگه دیده بودم الان چرا باز دارم مببینم؟
تهیونگ:خندیدم و همونطور که دکمه های لباسمو باز میکردم از کنارش رفتم
روی کاناپه چرمی اتاقم نشستم
ا.ت:یااا خب بزار من برم بعد لباساتو عوض کن سریع از پشت میز بلند شدمو رفتم سمت در که کمرمو محکم گرف
ا.ت:نفس تو سینم مونده بود
از ترس نمیدونستم چیکار کنم..
تهیونگ:تنشو تو بدن لختم گرفتم
گردنشو بوسیدم..
نفسمو رو شونش آزاد کردم و با صدای بم لب زدم
حالا برو
ا.ت:بدون نگاه کردن بهش درو باز کردم و رفتم بیرون
دستمو گذاشتم رو قلبمو تکیه دادم به دیوار...
چشمامو بستم و گفتم
کم مونده بود بدبخت بشم..
رفتم سمت اتاقم
وویونگ:بله قربان
رمز و پیدا کردم..همچنین کارت
ا.ت:عوضی با کی حرف میزنی اولا
دومن تو رمز و پیدا کردی؟
یا من جونم در اومد؟
یونگی:با شنیدن صدای قرقر کردنش خندیدم...
گوشی رو بده بهش وویونگ
حواست باشه کسی نفهمه
وویونگ:خندیدم
چشم قربان
بیا ا.ت یونگیه
ا.ت:چ.چیییی
گوشی رو از دستش قاپیدم
یونگی
یونگی:بچه انقد قر نزن
ا.ت:آخه چرا باید بگه رمز و پیدا کردممم؟
پاهای وویونگ و لگد کردم
من پیدا کردم نه این
وویونگ:گوشی رو ازش گرفتم
آره تو پیدا کردی حداقل اسم و درست میخوندی
ا.ت:دهنشو کج کردم و خودمو ولو کردم روی تخت
وویونگ:چشم قربان
فردا هم کارت و هم رمز رو براتون میارم
گوشی رو خاموش کردم و انداختم اونور
┈───┈───┈──┈──
۶.۴k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.