جینا:ایونن میی حالشش خوبه؟؟؟
جینا:ایونن میی حالشش خوبه؟؟؟
هوپی:چه نسبتی داری
جینا:برو کنار بابا میخواد ازم بازجویی کنه
هوپی:عهه نرو توو اوویی خانمم
نامجون:تو کی؟
جینا:بهترین دوست ایون می ام
ایون می حالش خوبه؟وضعیت رسانه ها خرابه
نامجون:الان دو روزه از اون اتاق بیرون نیومده هیچیم نخورده
جونگ کوک:[زمزمه]ولش کنید بزارید بمیره
جینا:جانم؟؟!!
جونگ کوک: ولش کنید بمیره
جینا میره سمتش و یقه جونگ کوک و میگیره
بخاطر پاشنه بلدا دو سانت از جونگ کوک کوتاه بود
جینا:ببین عزیزمم(این ببین عزیزم وقتی دخترا میگن از صدتا فحش بدتره😂)برام مهم نیس تو جه سطحی یا کی به رفیق من چپ نگاه کنی سرت از تنت جداس
انتخاب با خودته
شوگا:[زمزمه]بیس میالله از این دختراس بگی بالا چشمت ابروعه پارت میکنه
جیمین:اره
نامجون:یاا شما دوتا هم شروع نکنید
خانم بیا برین طبقه بالا اتاقشو نشونت بدم
جینا یقه جونگ کوکو ول میکنه و یدونه از اون لبخندایی که میگه "خفه شو یا با زانو میام تو دهنت میزنه" و دنبال نامجون میره بقیه هم از سر کنجکاوی دنبالشون میرن بجز جونگ کوک
نامجون:این اتاقشه
جینا:ایون می پیشی کوچولو از غارت بیا بیروننن~~
[جینا؟اینجا چیکار میکنه؟]
جینا:حالا که مهربونیت روت اثر نمیزاره...
اییی بیییی پدرررررر گمشوو بیااا بیروننن من و به اضافه ۶ نفر اینجااا علافففف تویییممم زنیکههههههه
گلوم پاره شددددددد گمشوووو بیااااا بیرونننننننننننننننن
جیمین:فک نکنم اثری داشته باشه
پنج دقیقه بعد همه رفتن پایین و به یه راه حل برای بیرون اوردن ایون می فکر میکردن حدود نیم ساعت گذشت و جو سنگینی بود
وی:من میرم طبقه بالا اتاق یکم استراحت کنم
شوگا:حله ستون[داش گنگمون😂🗿]
تهیونگ از پله ها بالا میره و به در اتاق ایون می خیره میشه تههیونگ اروم میره سمت در به در تکیه میده و میشینه...
هوپی:چه نسبتی داری
جینا:برو کنار بابا میخواد ازم بازجویی کنه
هوپی:عهه نرو توو اوویی خانمم
نامجون:تو کی؟
جینا:بهترین دوست ایون می ام
ایون می حالش خوبه؟وضعیت رسانه ها خرابه
نامجون:الان دو روزه از اون اتاق بیرون نیومده هیچیم نخورده
جونگ کوک:[زمزمه]ولش کنید بزارید بمیره
جینا:جانم؟؟!!
جونگ کوک: ولش کنید بمیره
جینا میره سمتش و یقه جونگ کوک و میگیره
بخاطر پاشنه بلدا دو سانت از جونگ کوک کوتاه بود
جینا:ببین عزیزمم(این ببین عزیزم وقتی دخترا میگن از صدتا فحش بدتره😂)برام مهم نیس تو جه سطحی یا کی به رفیق من چپ نگاه کنی سرت از تنت جداس
انتخاب با خودته
شوگا:[زمزمه]بیس میالله از این دختراس بگی بالا چشمت ابروعه پارت میکنه
جیمین:اره
نامجون:یاا شما دوتا هم شروع نکنید
خانم بیا برین طبقه بالا اتاقشو نشونت بدم
جینا یقه جونگ کوکو ول میکنه و یدونه از اون لبخندایی که میگه "خفه شو یا با زانو میام تو دهنت میزنه" و دنبال نامجون میره بقیه هم از سر کنجکاوی دنبالشون میرن بجز جونگ کوک
نامجون:این اتاقشه
جینا:ایون می پیشی کوچولو از غارت بیا بیروننن~~
[جینا؟اینجا چیکار میکنه؟]
جینا:حالا که مهربونیت روت اثر نمیزاره...
اییی بیییی پدرررررر گمشوو بیااا بیروننن من و به اضافه ۶ نفر اینجااا علافففف تویییممم زنیکههههههه
گلوم پاره شددددددد گمشوووو بیااااا بیرونننننننننننننننن
جیمین:فک نکنم اثری داشته باشه
پنج دقیقه بعد همه رفتن پایین و به یه راه حل برای بیرون اوردن ایون می فکر میکردن حدود نیم ساعت گذشت و جو سنگینی بود
وی:من میرم طبقه بالا اتاق یکم استراحت کنم
شوگا:حله ستون[داش گنگمون😂🗿]
تهیونگ از پله ها بالا میره و به در اتاق ایون می خیره میشه تههیونگ اروم میره سمت در به در تکیه میده و میشینه...
۲.۱k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.