وقتی عاشقش بودی ولی...
part:40
اروم با دستای لرزیده رفتم بیرون... تهیونگ رفته بود اتاقش.... خواستم سفررو جمع کنم که فهمیدم مربای توت فرنگی هست نشستم رو میز با لبخندی رو لب کلی خوردم... تموم شد اخخخ چقدر چسبید سفررو از رو میز جمع کردم که یهو سردرد شدیدی گرفتم...من مریض شدم؟!.... رو کاناپه دراز کشیدم... سرم بدجور درد میکرد... اخه تبم ندارم... من چمه؟ گوشیم. یهو زنگ خورد دیدم کالکیه... ـ
ا.ت: الو...(صدای گرفته)
کالکی:سلام ا.ت حالت خوبه؟! چرا صدات گرفته؟! مریض شدی؟!
ا.ت: فک کنم...
کالکی: میخوای بیام پیشت؟!
ا.ت: نه... نمیخواد بمون پیش جیسو...
کالکی: نه بابا جیسو رو کوک. رفته بزاره مهده کودک الان میام حرفی هم نباشه...
ا.ت: باش
چند دیقه بعد زنگ خونه خورد... باز کردم دیدم کالکیه... تنها اومده..
کالکی: ا.ت خوبی؟!
ا.ت: سرم زیادی درد میگیره...
کالکی: میخوای بریم دکتر؟! کوک هم دمه در منتظره...
ا. ت: نه نه ولش جونگ کوک هم به زحمت میوفته....
کالکی: حرف نزن... بیا بریم بد تر میشی
تو رخت اویز یه سوشرت بود تنم کردم و خارج شدم از خونه...
سوار ماشین شدم
ا.ت: سلام
کوک: سلام... میگم ا. ت... تهیونگ کجاس کمپتنیم نیس
ا.ت: عام چیزه... ما یکم رابطمون شکر ابه...
اروم با دستای لرزیده رفتم بیرون... تهیونگ رفته بود اتاقش.... خواستم سفررو جمع کنم که فهمیدم مربای توت فرنگی هست نشستم رو میز با لبخندی رو لب کلی خوردم... تموم شد اخخخ چقدر چسبید سفررو از رو میز جمع کردم که یهو سردرد شدیدی گرفتم...من مریض شدم؟!.... رو کاناپه دراز کشیدم... سرم بدجور درد میکرد... اخه تبم ندارم... من چمه؟ گوشیم. یهو زنگ خورد دیدم کالکیه... ـ
ا.ت: الو...(صدای گرفته)
کالکی:سلام ا.ت حالت خوبه؟! چرا صدات گرفته؟! مریض شدی؟!
ا.ت: فک کنم...
کالکی: میخوای بیام پیشت؟!
ا.ت: نه... نمیخواد بمون پیش جیسو...
کالکی: نه بابا جیسو رو کوک. رفته بزاره مهده کودک الان میام حرفی هم نباشه...
ا.ت: باش
چند دیقه بعد زنگ خونه خورد... باز کردم دیدم کالکیه... تنها اومده..
کالکی: ا.ت خوبی؟!
ا.ت: سرم زیادی درد میگیره...
کالکی: میخوای بریم دکتر؟! کوک هم دمه در منتظره...
ا. ت: نه نه ولش جونگ کوک هم به زحمت میوفته....
کالکی: حرف نزن... بیا بریم بد تر میشی
تو رخت اویز یه سوشرت بود تنم کردم و خارج شدم از خونه...
سوار ماشین شدم
ا.ت: سلام
کوک: سلام... میگم ا. ت... تهیونگ کجاس کمپتنیم نیس
ا.ت: عام چیزه... ما یکم رابطمون شکر ابه...
۲.۰k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.