پارت8

چند مین بعد:
فیلم تغریبا تموم شده بود و ات هم رو کاناپه خوابش برده بود بلندش مردم و گذاشتمش رو تخت که دیدم برای گوشیش پیام اومد
*:سلام ات خوبی میشه فردا هم رو ببینیم؟

خشکم زده بود براش نوشتم باشه ادرس رو بفرس
فردا صبح:
_:ات ات! ( اروم)
+:هوم چیه ( خوابالود)
_:من میرم بیرون و زود میام
+:باشه

رفتم به کافه و ادرسی که داده بود
دیدم نشسته رو یکی از صندلی های عقب کافه
_:به به جناب کیم
*:تو اینجا چیکار میکنی؟
_:این سوال رو من باید بپرسم با دوس دخترم چیکار داری
*:دوس دخترت؟( نیشخند عصبی)
*:نکنه ات رو زندانی کردی که نتونه بیاد و خودت بجاش اومدی؟
_:نخیر اونی که دیشب بهت پیام داد من بودم، نه ات
_:واقعا ادم کثیفی هستی کاری میکنی که ات از من دور بشه ولی تو خواب ببینی
*:باشه بچرخ تا بچرخیم! ( وسایلشو جمع کردو رفت)
چند مین بعد :
رسیدم امارت و خیلی هم خسته بودم
افتادم رو تختم که••••••••••••••••••

شرایط پارت بعد
8لایک 9کامنت