فیک عشق در خطر است پارت: ۲۸
شب مهمونی
جیمین: هوپی چرا باز بغض کردی ها بهت قول میدم که مثل روز های قبلمون میشیم یه خانواده باشه
هوپی: باشه ولی نمیتونم ما چند سال باهم بودیم ولی اونا طرفه لیا گرفتند بریم مهمونی شروع شده
نامی: بریم گایز خیلی شما ها خون سردین ها این یه مهمونی عادی نیست این مهمونی مافیایی هست فهمیدین من که استرس دارم
جین: آره راست میگی. ولی نامجون ما هم قراره مافیا بشیم خب اینطوری یادت میگیریم
یونگی: آره حق با جین ولی خب لیا اینا کل تو خانواده مافیایی بدنیا اومدند بزرگ شدند از ۳ یا ۴ سالگی بهشون یاد می دادند خب داداشاش مافیا پسر عموش پسر خاله اش پسر داییش دختر عموش دختر خاله اش دختر داییش خلاصه عمو هاش خاله هاش دایی هاش باباش مادربزرگش و پدربزرگش مامانش فهمیدین ما لیا شکسته بدیم باز سرپا میشه چون همه ی خانواده اش مافیا هستن
جین: آره راست میگه بریم پایین ببینم تهیونگ. و جونگ کوک دارن چیکار می کنند؟
(پیش دخترا و پسرا البته الان تهیونگ و. جونگ کوک باهاشوند)
ته: همه چی. رو تعریف کرد
میا: ببخشید ما درباره تون فکر بد کردیم ولی بیاین از. اول شروع ته کوک به بانده مافیایی فرشتگان مرگ. خوش اومدین از الان به بعد مثل داداش برامون هستین (لبخند)
کوک: واقعا ممنومن خیلی خوب شد (ذوق و لبخند خرگوشی)
جون وو: لیا کجاست همه مون آماده شدیم و البته خوشتیپ و دافه جرر بیخیال انگار مهمونی برای اون نیست تهیونگ و جونگ کوک با ما راحت باشید بریم گایز
جیمین: به به می ببینم تهیونگ و جونگ کوک ما رو یک. روزه فراموش کرده با داداشاش و خواهرشون هستند مگه نه ما بگو که نگرانتون بودیم شما حالتون بد شده باشه (پوزخند)
ته هیون: هوم به نظرم به تو دیگه ربطی نداره آقای پارک جیمین چون از الان غربیه هستند و اگه باز بخواید بی احترامی بهشون بکنید با همه ی طرفین حله بریم گایز (پوزخند)
تهیونگ: آره بریم الکی اعصبانی نمیشیم(پوزخند)
کوک: اه راستی ماری خیلی عین هرزه ها شدی یادم رفت هرزهی بدبخت (پوزخند)
ماری: خفه ش(بچه ها اینجا لیا میاد حرف ماری قعط میشه)
لیا: الان دقیقا به کی گفتی خفه شو ها کوک داره راست میگه تو یه هرزهی بدبخت ها الان میگم میا یادت میگفتی چرا ماری زیاد اینجا چون میرفت بار به مردا سرویس میداد بدبخت صبح میومد میگفت افتادم پس الکی حرص نخور ماری توی هرزهی دیگه دختر چون یه زنی البته من بهش پول دادم رفته عمل باز دختر شده الان فقط ببینم یکی شما ها به تهیونگ و جونگ کوک تیکه بندازه تیک تیکش میکنم بریم گایز (پوزخند شیطانی)
جیمین: هوپی چرا باز بغض کردی ها بهت قول میدم که مثل روز های قبلمون میشیم یه خانواده باشه
هوپی: باشه ولی نمیتونم ما چند سال باهم بودیم ولی اونا طرفه لیا گرفتند بریم مهمونی شروع شده
نامی: بریم گایز خیلی شما ها خون سردین ها این یه مهمونی عادی نیست این مهمونی مافیایی هست فهمیدین من که استرس دارم
جین: آره راست میگی. ولی نامجون ما هم قراره مافیا بشیم خب اینطوری یادت میگیریم
یونگی: آره حق با جین ولی خب لیا اینا کل تو خانواده مافیایی بدنیا اومدند بزرگ شدند از ۳ یا ۴ سالگی بهشون یاد می دادند خب داداشاش مافیا پسر عموش پسر خاله اش پسر داییش دختر عموش دختر خاله اش دختر داییش خلاصه عمو هاش خاله هاش دایی هاش باباش مادربزرگش و پدربزرگش مامانش فهمیدین ما لیا شکسته بدیم باز سرپا میشه چون همه ی خانواده اش مافیا هستن
جین: آره راست میگه بریم پایین ببینم تهیونگ. و جونگ کوک دارن چیکار می کنند؟
(پیش دخترا و پسرا البته الان تهیونگ و. جونگ کوک باهاشوند)
ته: همه چی. رو تعریف کرد
میا: ببخشید ما درباره تون فکر بد کردیم ولی بیاین از. اول شروع ته کوک به بانده مافیایی فرشتگان مرگ. خوش اومدین از الان به بعد مثل داداش برامون هستین (لبخند)
کوک: واقعا ممنومن خیلی خوب شد (ذوق و لبخند خرگوشی)
جون وو: لیا کجاست همه مون آماده شدیم و البته خوشتیپ و دافه جرر بیخیال انگار مهمونی برای اون نیست تهیونگ و جونگ کوک با ما راحت باشید بریم گایز
جیمین: به به می ببینم تهیونگ و جونگ کوک ما رو یک. روزه فراموش کرده با داداشاش و خواهرشون هستند مگه نه ما بگو که نگرانتون بودیم شما حالتون بد شده باشه (پوزخند)
ته هیون: هوم به نظرم به تو دیگه ربطی نداره آقای پارک جیمین چون از الان غربیه هستند و اگه باز بخواید بی احترامی بهشون بکنید با همه ی طرفین حله بریم گایز (پوزخند)
تهیونگ: آره بریم الکی اعصبانی نمیشیم(پوزخند)
کوک: اه راستی ماری خیلی عین هرزه ها شدی یادم رفت هرزهی بدبخت (پوزخند)
ماری: خفه ش(بچه ها اینجا لیا میاد حرف ماری قعط میشه)
لیا: الان دقیقا به کی گفتی خفه شو ها کوک داره راست میگه تو یه هرزهی بدبخت ها الان میگم میا یادت میگفتی چرا ماری زیاد اینجا چون میرفت بار به مردا سرویس میداد بدبخت صبح میومد میگفت افتادم پس الکی حرص نخور ماری توی هرزهی دیگه دختر چون یه زنی البته من بهش پول دادم رفته عمل باز دختر شده الان فقط ببینم یکی شما ها به تهیونگ و جونگ کوک تیکه بندازه تیک تیکش میکنم بریم گایز (پوزخند شیطانی)
۶.۶k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.