پارت یک درخاستی
سلام من اتم من ۲ ساله با شوگا ازدواج کردم اون عاشق بچه هاست ولی خب تاحالا بچه دار نشدیم به بخاطر همین موضوع چند روزه حرف نمیزنیم
تو خونه ات:
شوگا:پس کی میخای وارث بیاری
ات:بس کن من آماده نیستم
شوگا:چیه نکنه هرزه ای اره تو هرزه ای
ات:من هرز...
با سوزشی که حس کردم ساکت شدم اون روی من دست بلند کرد برای اولین بار
بغض توی گلوم اجازه نمیداد که حرف بزنم ناخدا گاه اشک از چشمم ریخت پایین و چکید روی زمین
شوگا:من فقط با تو ازدواج کردم که وارث بیاری بعدش گوشتو گم کنی فکر میکنی واقعا دوست دارم
از هرزه گی خودت خجالت نکش باکره نیستی نه؟ معلومه که نیستی تو یه هر...
ات:ساکت شو(بغض اجازه نمیداد حرف بزنه)
شوگا:چرا اینقدر مقاومت میکنی من فقط وارث میخام(عربده)
شوگا ظرفی که دم دستش بود رو پرت کرد زمن که تیکه شیشه ای محکم ک به صورت عمیق خورد به گونه ام
(صدایه گریه ات کل خونه رو برداشته بود)
شوگا:خفه شو نمیخام صداتو بشنوم (داد)
گوشیم زنگ خورد
شوگا:الو امشب؟باشه
قطع کرد
امشب مهمونی دعوتیم به نفعته ضایع بازی در نیاری
ساعت ۸ بیا پایین بهت زنگ میزنم (عصبانی)
ات:.....
شوگا:فهمیدی(داد)
ات: ب.. ب..باشه (از صدای دادش ترسیدم)
شوگا: واست لباس میفرستم (رفت)
ات ویو
ساعت 5 بود رفتم اتاق و دیدم جای زخمم خیلی عمیقه و کل صورتم خونی شده بود رفتم حموم و خون رو پاک کردم یه همون ۳۰ مینی گرفتم اومدم بیرون ولی زخمم خیلی مشخص بود اشکال نداره روش کرم میزنم
اجوما در زد
اجوما:این لباس رو آقا فرستادن گفتن بپوشید
من میرم
ات:مرسی
لباس رو دیدم این که خیلی بازه مطمعنم جای زخمم مشخص میشه
فلش بک به ۳ ماه پیش
ات:لطفا ولم کن ولم کن خواهش میکنم
کانگ چول:نه نه هنوز زودهه
رفتم و تیز تریم چاقومو اوردم و روی بدن سفیدش خط و خراش میکشیدم آنقدر عمیق بودت که جاشون تا چند سال میموند روشون شراب ریختم و دستور دادم شراب رو از روی بدنش لی..س بزنن
بعد تمام کارشون به ات دستور دادم ت.ج.ا..وز کنن
و بعد ولش کنن
زمان حال
با یاد اوردی همچین اتفاقی دوباره گریم گرفت که شوگا اومد داخل اتاق
شوگا: گفتم نمیخام صدای گریتو بشنوم
ات:ساکت شدی ساعت ۷ شد روی زخمت کرم زدی ولی بار هم مشخص بود
بخاطر اتفاقات این چند وقت میخواستی خود کشی کنی و روی دستت رد تیغ بود
برای همین روی تمام زحمات کرم زدی میخواستی لباس به پوشی که شوگا اومد داخل (عکس لباساشون رو گذاشتم)
رفتم و توی دستشویی عوض کردم
اگه خوشتون نمیاد گزارش نکنید
تو خونه ات:
شوگا:پس کی میخای وارث بیاری
ات:بس کن من آماده نیستم
شوگا:چیه نکنه هرزه ای اره تو هرزه ای
ات:من هرز...
با سوزشی که حس کردم ساکت شدم اون روی من دست بلند کرد برای اولین بار
بغض توی گلوم اجازه نمیداد که حرف بزنم ناخدا گاه اشک از چشمم ریخت پایین و چکید روی زمین
شوگا:من فقط با تو ازدواج کردم که وارث بیاری بعدش گوشتو گم کنی فکر میکنی واقعا دوست دارم
از هرزه گی خودت خجالت نکش باکره نیستی نه؟ معلومه که نیستی تو یه هر...
ات:ساکت شو(بغض اجازه نمیداد حرف بزنه)
شوگا:چرا اینقدر مقاومت میکنی من فقط وارث میخام(عربده)
شوگا ظرفی که دم دستش بود رو پرت کرد زمن که تیکه شیشه ای محکم ک به صورت عمیق خورد به گونه ام
(صدایه گریه ات کل خونه رو برداشته بود)
شوگا:خفه شو نمیخام صداتو بشنوم (داد)
گوشیم زنگ خورد
شوگا:الو امشب؟باشه
قطع کرد
امشب مهمونی دعوتیم به نفعته ضایع بازی در نیاری
ساعت ۸ بیا پایین بهت زنگ میزنم (عصبانی)
ات:.....
شوگا:فهمیدی(داد)
ات: ب.. ب..باشه (از صدای دادش ترسیدم)
شوگا: واست لباس میفرستم (رفت)
ات ویو
ساعت 5 بود رفتم اتاق و دیدم جای زخمم خیلی عمیقه و کل صورتم خونی شده بود رفتم حموم و خون رو پاک کردم یه همون ۳۰ مینی گرفتم اومدم بیرون ولی زخمم خیلی مشخص بود اشکال نداره روش کرم میزنم
اجوما در زد
اجوما:این لباس رو آقا فرستادن گفتن بپوشید
من میرم
ات:مرسی
لباس رو دیدم این که خیلی بازه مطمعنم جای زخمم مشخص میشه
فلش بک به ۳ ماه پیش
ات:لطفا ولم کن ولم کن خواهش میکنم
کانگ چول:نه نه هنوز زودهه
رفتم و تیز تریم چاقومو اوردم و روی بدن سفیدش خط و خراش میکشیدم آنقدر عمیق بودت که جاشون تا چند سال میموند روشون شراب ریختم و دستور دادم شراب رو از روی بدنش لی..س بزنن
بعد تمام کارشون به ات دستور دادم ت.ج.ا..وز کنن
و بعد ولش کنن
زمان حال
با یاد اوردی همچین اتفاقی دوباره گریم گرفت که شوگا اومد داخل اتاق
شوگا: گفتم نمیخام صدای گریتو بشنوم
ات:ساکت شدی ساعت ۷ شد روی زخمت کرم زدی ولی بار هم مشخص بود
بخاطر اتفاقات این چند وقت میخواستی خود کشی کنی و روی دستت رد تیغ بود
برای همین روی تمام زحمات کرم زدی میخواستی لباس به پوشی که شوگا اومد داخل (عکس لباساشون رو گذاشتم)
رفتم و توی دستشویی عوض کردم
اگه خوشتون نمیاد گزارش نکنید
۳.۴k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.