part¹
دستاشو خیلی حرفه روی کلاویه های پیانو وسط سالن پر جمعیتی که همگی برای تماشای چنین اجرای بی نقصی جمع شده بودند حرکت میداد....
همگی با شوق اشتیاق به موزیک ارامش بخشی که دخترک مینوازید گوش سپرده بودند و با لبخند تماشاش میکردند....
اما دخترک مثل هر بار مردم تماشاچی رو سوپرایز کرد و باعث شد تماشا گر ها انگشت به دهن بمونن....
این دفعه با هر بار فرق داشت....
درسته اون داشت موزیک رو همراه با زدن پیانو هم خوانی میکرد
تا به حال سابقه نداشته بود دخترک موسیقی رو که خودش نوشته با صدای بلند در مقابل صد ها نفر اجرا کنه
همیشه عادت داشت در خلوت خود با صدای ارومی اون اهنگو زمزمه کنه
و همین باعث شد پسری که تا به حال از اجرای اون دخترک رنج میبرد و میگف خیلی مزخرف و حصله سر بره جذب اجرای حیرت انگیز دخترک بشه....
با برداشتن انگشتای ظریفش از روی کلاویه های پیانو صدای دست و هورای مردمی که در سالن بودند بلند شد
چشماشو روی هم گذاشت و نفس عمیقی از روی اسودگی کشید....
اون تونست...از چیزی که انتظار داشت بهتر پیش رفته بود....اصلا انتظار همچین اجرایی رو از خودش نداشتو به خودش بابت همچین افتخاری میبالید...
از روی صندلی چوبی و کلاسیک پیانوش پاشد و رو با تماشا گر ها ایستاد و لبخند رضایت مندانه ای زد و تعظیم کوتاهی کرد
نگاهشو بین تمام تماشا گرها میچرخوند
ولی بین تمام اشخاصی که تو سالن حضور داشتن فقط یه نفر نظر دخترک رو جلب کرد....
با دقت بهش چشم دوخته بود....و تمام اجزای صورتشو آنالیز میکرد اما با قرار گرفتن میکروفون جلوی صورتش تمام توجهش رو به متن سخنرانی که از قبل اماده شده بود داد
نفس عمیق طولانی کشید و پس از چند ثانیه درنگ کردن لبای قرمز و پفکیش رو با زبونش تر کرد و شروع به صحبت کرد...
+لیدیز اند جنتلمن....
از اینکه همیشه همراه من بودید و منو تشویق کردید سپاسگزارم...
چون این تشویق های شما بود که باعث شد من الان بتونم به این جایگاه برسم...
من با تشویق های شما با حمایت های شما با حامی بودن شما الان میتونم به خودم افتخار کنم...
و دوباره صدای دست زدن تماشاگر ها کل سالن رو فرا گرفت
چند باری ادای احترام کردی و نود درجه خم و راست شدی
چشماتو بستی و به صدای جمعیت گوش سپردی
موفقیتی که سالین سال بود ارزوشو داشتی....به دست اورده بودی
چند قدمی به عقب رفتی و بعد پرده های مخملی قرمز رنگ سالن کشیده و شد و همچی از دید تماشاگر ها غیب شد.....
با صدای اقای لی چشاتو باز کردی و به طرفش برگشتی که......
همگی با شوق اشتیاق به موزیک ارامش بخشی که دخترک مینوازید گوش سپرده بودند و با لبخند تماشاش میکردند....
اما دخترک مثل هر بار مردم تماشاچی رو سوپرایز کرد و باعث شد تماشا گر ها انگشت به دهن بمونن....
این دفعه با هر بار فرق داشت....
درسته اون داشت موزیک رو همراه با زدن پیانو هم خوانی میکرد
تا به حال سابقه نداشته بود دخترک موسیقی رو که خودش نوشته با صدای بلند در مقابل صد ها نفر اجرا کنه
همیشه عادت داشت در خلوت خود با صدای ارومی اون اهنگو زمزمه کنه
و همین باعث شد پسری که تا به حال از اجرای اون دخترک رنج میبرد و میگف خیلی مزخرف و حصله سر بره جذب اجرای حیرت انگیز دخترک بشه....
با برداشتن انگشتای ظریفش از روی کلاویه های پیانو صدای دست و هورای مردمی که در سالن بودند بلند شد
چشماشو روی هم گذاشت و نفس عمیقی از روی اسودگی کشید....
اون تونست...از چیزی که انتظار داشت بهتر پیش رفته بود....اصلا انتظار همچین اجرایی رو از خودش نداشتو به خودش بابت همچین افتخاری میبالید...
از روی صندلی چوبی و کلاسیک پیانوش پاشد و رو با تماشا گر ها ایستاد و لبخند رضایت مندانه ای زد و تعظیم کوتاهی کرد
نگاهشو بین تمام تماشا گرها میچرخوند
ولی بین تمام اشخاصی که تو سالن حضور داشتن فقط یه نفر نظر دخترک رو جلب کرد....
با دقت بهش چشم دوخته بود....و تمام اجزای صورتشو آنالیز میکرد اما با قرار گرفتن میکروفون جلوی صورتش تمام توجهش رو به متن سخنرانی که از قبل اماده شده بود داد
نفس عمیق طولانی کشید و پس از چند ثانیه درنگ کردن لبای قرمز و پفکیش رو با زبونش تر کرد و شروع به صحبت کرد...
+لیدیز اند جنتلمن....
از اینکه همیشه همراه من بودید و منو تشویق کردید سپاسگزارم...
چون این تشویق های شما بود که باعث شد من الان بتونم به این جایگاه برسم...
من با تشویق های شما با حمایت های شما با حامی بودن شما الان میتونم به خودم افتخار کنم...
و دوباره صدای دست زدن تماشاگر ها کل سالن رو فرا گرفت
چند باری ادای احترام کردی و نود درجه خم و راست شدی
چشماتو بستی و به صدای جمعیت گوش سپردی
موفقیتی که سالین سال بود ارزوشو داشتی....به دست اورده بودی
چند قدمی به عقب رفتی و بعد پرده های مخملی قرمز رنگ سالن کشیده و شد و همچی از دید تماشاگر ها غیب شد.....
با صدای اقای لی چشاتو باز کردی و به طرفش برگشتی که......
۲۶.۱k
۱۳ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.