تردید پارت(۴)
جونگ کوک:راستش من همون لحظه اول که این دخترو دیدم مجذوب شجاعت و قدرتش شدم
جین:فقط مجذوبش شدی یا....
جونگ کوک:یا چی؟
جین:یا عاشقش شدی؟
جونگ کوک:فقط مجذوبش شدم همین
شب
جونگ کوک:رفتم تو اتاقم دوش گرفتم و روی تخت دراز کشیدم داشتم به حرفای جین فکر میکردم من به جین گفتم که مجذوبش شدم اما واقعا اینطوره یا من عاشقش شدم
همون زمان
ا/ت باید از اینجا برم بیرون بزار ببینم این پنجره راهی داره ارتفاع زیادی داره اما باید بپرم رفتم سمت پنجره و پریدم وای پام نمیتونم از جام بلند شم
که یهو صدای جین اومد...
جونگ کوک دختره
جونگ کوک :ومن از جام پریدم و رفتم بیرون
چی شده جین؟
جین:دختره از پنجره پریده بیرون
جونگ کوک:چیزیش که نشده
بیا بریم ببینم وای ا/ت چی شده چرا این کارو کردی بلند شو بریم
Ms. Gara☘️
جین:فقط مجذوبش شدی یا....
جونگ کوک:یا چی؟
جین:یا عاشقش شدی؟
جونگ کوک:فقط مجذوبش شدم همین
شب
جونگ کوک:رفتم تو اتاقم دوش گرفتم و روی تخت دراز کشیدم داشتم به حرفای جین فکر میکردم من به جین گفتم که مجذوبش شدم اما واقعا اینطوره یا من عاشقش شدم
همون زمان
ا/ت باید از اینجا برم بیرون بزار ببینم این پنجره راهی داره ارتفاع زیادی داره اما باید بپرم رفتم سمت پنجره و پریدم وای پام نمیتونم از جام بلند شم
که یهو صدای جین اومد...
جونگ کوک دختره
جونگ کوک :ومن از جام پریدم و رفتم بیرون
چی شده جین؟
جین:دختره از پنجره پریده بیرون
جونگ کوک:چیزیش که نشده
بیا بریم ببینم وای ا/ت چی شده چرا این کارو کردی بلند شو بریم
Ms. Gara☘️
۳.۷k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.