عشق در یک نگاه پارت ۲۳
یونسو : جین
جین : بله
یونسو : تو هنوز با جینا در رابطه ای ؟
جین : به تو مربوط نیس یونسو
یونسو : خب شاید بتونم کمکت کنم
جین : نه خودم از پسش بر میام
یونسو : اگه لجشو در بیاری شاید برگرده پیشت
جین : اون وقت چجوری این کارو بکنم ؟😐
یونسو : فقط کافیه یه چند رو با من باشی همین
جین : دلم نمیخواد دوباره اون روزارو تجربه کنم نه
یونسو : قول میدم کاری نکنم فقط باهم باشیم همین
جین : برا اینکه جینا برگرده پیشم باید این کارو بکنم پس قبول کردم فقط امیدوارم نقشه یونسو عمل کنه
یونسو : خب موافقی ؟
جین : اره ولی به یه شرط
یونسو : چی
جین : حق نداری عذابش بدی
یونسو : ب ب باشه 😅
جین : جدی گفتم 😐
یونسو : خیلی خب باشه 🙄
داستان از زبون دخترا
سیرن : امید وارم جین کاری نکنه 😑
هوپی : نه نگران نباش فقط دارن باهم حرف میزنن همین
کاترین : جیمین
جیمین : جونم
کاترین : من میگم یه نقشه برای اشتی کردنشون بکشیم
جیمین : چه نقشه ای ؟
مارلی : شماها برین با جینا حرف بزنین به حرف ما که گوش نمیده حداقل شما شانستونو امتحان کنین
کوک : خب چی بهش بگین
سارا : یه کاری کنین که جینا همش بره طرف جین
تهیونگ : منظورتون کاملا فهمیدم
شوگا : اگه بخوایم این کارو بکنیم باید به خود جینم بگیم که اماده باشه
نامجون : اگه جینا بفهمه چی ؟
سیرن : نگران نباش من یه کاری میکنم که نفهمه
مارلی : تو که کامل نمیشناسیش اون زرنگ تر از این حرفاس خودم یه کاری میکنم
جیمین : اوکی حالا کی عملیاتو شروع کنیم ؟
شوگا : وقت گل نی 😂
هوپی نامجون :😂😂😂
تهیونگ بیخیال 😐😂
کاترین : از همین امشب شروع میشه 😁
سارا : خیلی زوده من هنوز اماده نیستم
تهیونگ : عشقم تا من هستم همیشه اماده ای 😂
داستان از زبون جینا : داشتم به تهیونگ سارا و جیمینو کاترین نگاه میکردم خوش به حالشون اونا بهشون خیانت نشده دیگه بهتره برم بخوام اصلا حوصله این اتیش بازیو ندارم به اصرار دخترا اومد
کاترین : جینا کجا میری
جینا : میرم بخوابم خیلی خستم بای
کاترین : باش بای
جین : دیدم جینا رفت تو اتاق منم دنبالش رفتم
یونسو : کجا
جین : یادت نره که این فقط یه نقشس نه واقعی
رفتم تو اتاق جینا دیدم مثل فرشته ها روی تخت خوابیده رفتم کنارش موهاشو کنار زدم که یهو بیدار شد
جینا : اینجا چیکار میکنی
(با ارامش خاص )
جین : ینی من حق ندارم پیش عشقم باشم ؟
جینا : مگه اون یونسو نیس ؟
جین : نه فقط تو
خیلی با ارامش حرف میزد همین طور بهم نگاه میکردیم
جینا : نمیدونم رویا بود یا واقعیت ولی اون پیشم بود دستمو تو دستاش گرفته بود واقعا عالی بود 😍 که ...
لایک و کامنتتتت یادتون نرهه😂💜
جین : بله
یونسو : تو هنوز با جینا در رابطه ای ؟
جین : به تو مربوط نیس یونسو
یونسو : خب شاید بتونم کمکت کنم
جین : نه خودم از پسش بر میام
یونسو : اگه لجشو در بیاری شاید برگرده پیشت
جین : اون وقت چجوری این کارو بکنم ؟😐
یونسو : فقط کافیه یه چند رو با من باشی همین
جین : دلم نمیخواد دوباره اون روزارو تجربه کنم نه
یونسو : قول میدم کاری نکنم فقط باهم باشیم همین
جین : برا اینکه جینا برگرده پیشم باید این کارو بکنم پس قبول کردم فقط امیدوارم نقشه یونسو عمل کنه
یونسو : خب موافقی ؟
جین : اره ولی به یه شرط
یونسو : چی
جین : حق نداری عذابش بدی
یونسو : ب ب باشه 😅
جین : جدی گفتم 😐
یونسو : خیلی خب باشه 🙄
داستان از زبون دخترا
سیرن : امید وارم جین کاری نکنه 😑
هوپی : نه نگران نباش فقط دارن باهم حرف میزنن همین
کاترین : جیمین
جیمین : جونم
کاترین : من میگم یه نقشه برای اشتی کردنشون بکشیم
جیمین : چه نقشه ای ؟
مارلی : شماها برین با جینا حرف بزنین به حرف ما که گوش نمیده حداقل شما شانستونو امتحان کنین
کوک : خب چی بهش بگین
سارا : یه کاری کنین که جینا همش بره طرف جین
تهیونگ : منظورتون کاملا فهمیدم
شوگا : اگه بخوایم این کارو بکنیم باید به خود جینم بگیم که اماده باشه
نامجون : اگه جینا بفهمه چی ؟
سیرن : نگران نباش من یه کاری میکنم که نفهمه
مارلی : تو که کامل نمیشناسیش اون زرنگ تر از این حرفاس خودم یه کاری میکنم
جیمین : اوکی حالا کی عملیاتو شروع کنیم ؟
شوگا : وقت گل نی 😂
هوپی نامجون :😂😂😂
تهیونگ بیخیال 😐😂
کاترین : از همین امشب شروع میشه 😁
سارا : خیلی زوده من هنوز اماده نیستم
تهیونگ : عشقم تا من هستم همیشه اماده ای 😂
داستان از زبون جینا : داشتم به تهیونگ سارا و جیمینو کاترین نگاه میکردم خوش به حالشون اونا بهشون خیانت نشده دیگه بهتره برم بخوام اصلا حوصله این اتیش بازیو ندارم به اصرار دخترا اومد
کاترین : جینا کجا میری
جینا : میرم بخوابم خیلی خستم بای
کاترین : باش بای
جین : دیدم جینا رفت تو اتاق منم دنبالش رفتم
یونسو : کجا
جین : یادت نره که این فقط یه نقشس نه واقعی
رفتم تو اتاق جینا دیدم مثل فرشته ها روی تخت خوابیده رفتم کنارش موهاشو کنار زدم که یهو بیدار شد
جینا : اینجا چیکار میکنی
(با ارامش خاص )
جین : ینی من حق ندارم پیش عشقم باشم ؟
جینا : مگه اون یونسو نیس ؟
جین : نه فقط تو
خیلی با ارامش حرف میزد همین طور بهم نگاه میکردیم
جینا : نمیدونم رویا بود یا واقعیت ولی اون پیشم بود دستمو تو دستاش گرفته بود واقعا عالی بود 😍 که ...
لایک و کامنتتتت یادتون نرهه😂💜
۲۱.۱k
۰۱ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.