عاشق یک نگاه(بچه من خودمم نمیدونم پارت چنده واس همین نمین
عاشق یک نگاه(بچه من خودمم نمیدونم پارت چنده واس همین نمینویسم😁)
+مرگ چتونه پدصگ سکته مردم
×بدبخت بابام😑 خب حالا چرا ما قراره باهاتون بیایم
+چون من نمیتونم بدون جوکی بیام اونم بی تو نمیتونه تو او بی اون ته هم بی تو و تو هم بی ته پس باید بیای
(علامت تهیونگو عوض میکنم٪)
٪باشه عشقم نفس بگیر خوبی؟
+آره 🤗حالا بدویین فردا باید بریم ایران
تهکوک:اوکی
ویو ات :
رفتم به جوکیونگ گفتم و همه وسایلمونو جمع کردیم شب شده بود با ته رفتیم بیرون بارون گرفت باهم زیر بارون قدم میزدیمو خیس میشدیم لحظه قشنگی بود داشتیم راه میرفتیم رسیدیم به همون کافه این که ته بهم اعتراف کرده بود بهش نگاه کردم اونم نگام كرد یه قطره اشک از چشمام اومد اما زیر بارون معلوم نبود
٪چرا داری گریه میکنی
+گریه نمیکنم(بغض)
٪پس این اشکت چیه
+(زد زیر گریه) تهیونگ اگه بگم نمیتونم تا آخر عمر باهات باشم چی میگی؟
٪(یه اشک از چشمش اومد)چرا برای چی هااااا(آخرش با داد بود)
+ته تهیونگ من .........
غمیگینش کنیم؟
+مرگ چتونه پدصگ سکته مردم
×بدبخت بابام😑 خب حالا چرا ما قراره باهاتون بیایم
+چون من نمیتونم بدون جوکی بیام اونم بی تو نمیتونه تو او بی اون ته هم بی تو و تو هم بی ته پس باید بیای
(علامت تهیونگو عوض میکنم٪)
٪باشه عشقم نفس بگیر خوبی؟
+آره 🤗حالا بدویین فردا باید بریم ایران
تهکوک:اوکی
ویو ات :
رفتم به جوکیونگ گفتم و همه وسایلمونو جمع کردیم شب شده بود با ته رفتیم بیرون بارون گرفت باهم زیر بارون قدم میزدیمو خیس میشدیم لحظه قشنگی بود داشتیم راه میرفتیم رسیدیم به همون کافه این که ته بهم اعتراف کرده بود بهش نگاه کردم اونم نگام كرد یه قطره اشک از چشمام اومد اما زیر بارون معلوم نبود
٪چرا داری گریه میکنی
+گریه نمیکنم(بغض)
٪پس این اشکت چیه
+(زد زیر گریه) تهیونگ اگه بگم نمیتونم تا آخر عمر باهات باشم چی میگی؟
٪(یه اشک از چشمش اومد)چرا برای چی هااااا(آخرش با داد بود)
+ته تهیونگ من .........
غمیگینش کنیم؟
۲.۳k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.