عاشقتم ولی ازت متنفرم!
P3(شاید آخر)
میخواستم برم که دیدم لونا که قلدر مدرسه هست و عاشق جونگکوک و منو اذیت میکنم همیشه
لونا:سلام ا/ت چطوری میخواستم یچیزی بگم
ا/ت:سلام مرسی چی میخواستی بگی
لونا:بابت کار هایی کردم معذرت میخوام بیا باهم دوست بشیم
ا/ت:شاید من آدم عصبی بودم ولی در عین حال مهربان و ساده لوح بودم
ا/ت:باشه میبخشمت
لونا:من یه پاتوق دارم میای بریم
ا/ت:اممم باشه
به پشت بوم رفتیم
راوی:ا/ت و لونا باهم پشت بوم رفتند ا/ت همین پاشو گذاشت پشت بوم احساس خیسی کرد
بله درست حدس لونا با نیت بدی نزدیکش شده بود!
روی ا/ت رنگ ریخته بودند
بعدش هم سمتش تخم مرغ پرت کردند و شروع کردن به ناسزا گفتند
لونا:دختره ی احمق تو چطور تونستی جونگکوک و ضایع کنی؟
جونگکوک که تا الان دخترک و تماشا میکرد زبون باز کرد
جونگکوک:عوضی ! تو دیروز پاتو جلوم دراز کردی و من افتادم زمین در عین فیلم میگرفتی؟
واقعا که قصد داشتی آبروی منو ببری؟
ا/ت:من همچین کاری نکردم باور کنید!(بغض)
لونا:خفه شو هرزه
لونا میره سمت دخترک و یه سیلی مهم میزنه
ا/ت با زانو هاش محکم میفوته زمین
ا/ت:هق چرا اینطوری میکنید هق... من من همچین کاری نکردم
لارا:بچه ها راستش یچیزی بگم ا/ت عاشق جونگکوک هست
همه:هرهرهر واقعا چی فکر کردی
ا/ت:لارا تو هم تو بهترین دوست من بودی
لارا:واقعا احمقی!
جونگکوک :تو عاشق منی؟جررررر
ا/ت میدوه و میره ولی چون محکم افتاده روی زانوهایش زیاد نمیتونه محکم بدوه
بعد از خلوت شدن مدرسه
ا/ت با همون وضع میره روی پشت بوم
ا/ت:دیگه خسته شدم میخوام همه چیو تموم کنم!
جونگکوک ویو*
لونا واقعا زیاد روی کرد!
دلم واسه ا/ت سوخت !
راستش خوشحال شدم وقتی فهمیدم ا/ت دوسم داره
الان پشیمونم چون بعد از اینکه ا/ت رفت فهمیدم کار لونا هست!
فردا به حسابش میرسم هرزه
داشتم میرفتم که دیدم یکی بالای پشت بوم وایساده
دقت که کردم ا/ت بود
استرس گرفتم
جونگکوک:چیکار میکنی (داد)
ا/ت:اووو سلام جونگکوک میخوام کار مو تموم کنم!
جونگکوک: همچنین گوهی نمیخوری
جونگکوک با تمام توانش و تمام سرعتش به پشت بوم رسوند خودشو و...............
میخواستم برم که دیدم لونا که قلدر مدرسه هست و عاشق جونگکوک و منو اذیت میکنم همیشه
لونا:سلام ا/ت چطوری میخواستم یچیزی بگم
ا/ت:سلام مرسی چی میخواستی بگی
لونا:بابت کار هایی کردم معذرت میخوام بیا باهم دوست بشیم
ا/ت:شاید من آدم عصبی بودم ولی در عین حال مهربان و ساده لوح بودم
ا/ت:باشه میبخشمت
لونا:من یه پاتوق دارم میای بریم
ا/ت:اممم باشه
به پشت بوم رفتیم
راوی:ا/ت و لونا باهم پشت بوم رفتند ا/ت همین پاشو گذاشت پشت بوم احساس خیسی کرد
بله درست حدس لونا با نیت بدی نزدیکش شده بود!
روی ا/ت رنگ ریخته بودند
بعدش هم سمتش تخم مرغ پرت کردند و شروع کردن به ناسزا گفتند
لونا:دختره ی احمق تو چطور تونستی جونگکوک و ضایع کنی؟
جونگکوک که تا الان دخترک و تماشا میکرد زبون باز کرد
جونگکوک:عوضی ! تو دیروز پاتو جلوم دراز کردی و من افتادم زمین در عین فیلم میگرفتی؟
واقعا که قصد داشتی آبروی منو ببری؟
ا/ت:من همچین کاری نکردم باور کنید!(بغض)
لونا:خفه شو هرزه
لونا میره سمت دخترک و یه سیلی مهم میزنه
ا/ت با زانو هاش محکم میفوته زمین
ا/ت:هق چرا اینطوری میکنید هق... من من همچین کاری نکردم
لارا:بچه ها راستش یچیزی بگم ا/ت عاشق جونگکوک هست
همه:هرهرهر واقعا چی فکر کردی
ا/ت:لارا تو هم تو بهترین دوست من بودی
لارا:واقعا احمقی!
جونگکوک :تو عاشق منی؟جررررر
ا/ت میدوه و میره ولی چون محکم افتاده روی زانوهایش زیاد نمیتونه محکم بدوه
بعد از خلوت شدن مدرسه
ا/ت با همون وضع میره روی پشت بوم
ا/ت:دیگه خسته شدم میخوام همه چیو تموم کنم!
جونگکوک ویو*
لونا واقعا زیاد روی کرد!
دلم واسه ا/ت سوخت !
راستش خوشحال شدم وقتی فهمیدم ا/ت دوسم داره
الان پشیمونم چون بعد از اینکه ا/ت رفت فهمیدم کار لونا هست!
فردا به حسابش میرسم هرزه
داشتم میرفتم که دیدم یکی بالای پشت بوم وایساده
دقت که کردم ا/ت بود
استرس گرفتم
جونگکوک:چیکار میکنی (داد)
ا/ت:اووو سلام جونگکوک میخوام کار مو تموم کنم!
جونگکوک: همچنین گوهی نمیخوری
جونگکوک با تمام توانش و تمام سرعتش به پشت بوم رسوند خودشو و...............
۱۲.۳k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.