اینوپی تولدت مبارککککککک

خب میخوام به افتخوار تولدش ی تک پارتی ازش بدم

تو خیابون داشتی برای خودت راه میرفتی و یهو دیدی یجا اتیش گرفته ، بدو بدو رفتی سمت اونجا و دیدی ی پسر با موهای مشکی کوتاه * کوکو * داره سعی میکنه بره تو اون خونه ، استیناتو بالا زدی و خودت با این که فقط ۱۲ سالت بود رفتی تو اون خونه و یهو دیدی اون پسره هم تونسته بیاد تو
ا.ت : بیا بریم طبقه ی بالا
کوکو : بدو
* سریع رفتید بالا *
* تو اینوپی رو اوردی کوکو هم اکانه ، عه دیدین چیشد اکانه زنده شد😃 *
* اینوپی برگشت نگات کرد و لبو شد ولی تو فکر کردی بخواتر اتیشه *
ا.ت : حالت خوبه
اینوپی : ا.اره * خجالتی *
ا.ت : نگران نباش سریع میبرمت دکتر * لبخند *
اینوپی : من خوبم ، میشه بزاریم زمین * خجالتی *
ا.ت : باشه * اینوپی رو گذاشتی رو زمین *
اینوپی : م.مرسی * لبو *
ا.ت: راستی اسمت چیه ، من ا.تم
اینوپی : من اینوپیم
ا.ت : خوشبختم
اینوپی : منم * لبخند *
* خب خب خب ، ۳ سال میگذره و اینومی بهت درخواست رل زدن میده ، درخواستشو قبول میکنی ؟ *


از طرف رانننننن کوشولووووووو