چرا مجبور شدم رازم را فاش کنم

تنها معلمی هستم که از آموزش و پرورش هجده سال است حقوق حلال دریافت می کنم
رفتارم غیر قابل توجیه است مثلاً حاضر نیستم برای آقای شیروانی کار اضافی انجام دهم یا فلان دانش آموز که در مدرسه به من توهین کرده است را بی پاسخ بگذارم به خاطر این دلایل و شادی که همیشه در وجودم است هیچ هفته ای نیست که معلمی به من گیر ندهد آدم به موجودی که مثل خودش نیست کمتر گیر می دهد.
از سوی دیگر گمان می کردم ازدواج کنم که البته دیگر تقریبا سنم گذشته است و نمی خواستم زن جدیدم را به زندگی عجیب و خاص یا ناشناخته ای وارد کنم و دوباره طلاق بگیرم