بی بلید هیرو پارت دوم
والت:آره تازه اون موقه عکسمون میره تو روز نامه ها حتی شاید با هامون مصاحبه هم کنند
کیت:چه باحال کاش منم زود بزرگ شم خیلی باحال میشه
کریستینا :بچه ها یه خبر مهم دارم لطفا بعد صبحانه همه
به ساله کنفرانس
والت هانچو :یعنی چه خبر؟
در سالن کنفرانس ساعت۷:۱۶ دقیقه صبح
کریستینا :بچه ها توجو کنید میدونم که بیشتر شما
در مورد اینکه ثبتنامه مدارس قهرمانی داره شروع
ما به کسایی که دوست دارن وارد مدارس قهرمانی شن و
هدفه شون اینه ما این اجازه رو میدیم که وارد این مدارس شن
ولی قبلش باید این فرم رو که بهتون میدیم رو پر کنید تا فردا
وقت دارین کاملش کنید و ما درخاستتون رو برای مدرسه
ای که مد نظرتونه میفرستیم و شما در آزمون و رودی شرکت
کنید
بعد پخش کردن فرم ها و رفتن والت و هانچو داخله اوتاقشون
والت:هانچو
هانچو:بله
والت:باید چیکار کنیم
هانچو:نمیدونم
والت:خیلی گیج شدم
هانچو:منم
والت:اصلا بدرد این کار میخوریم
هانچو :واقعا هیچ ایده ای ندارم
نیم ساعت بعد
کیت وارد اتاق شد
کیت:چیشد بچه ها به کجا رسیدیم
هانچو:هنوز نمیدونیم باید چیکار کنیم
کیت:ااااااااا این که خیلی بده
والت:میدونم من خیلی تر دید دارم فکر کنم این درست
نیست که کسی مثل من که به خودش شک داره
برای قهرمانی داب طلب شه ولی وقتی فکر میکنم مردمه
عادی و حتی افراد بی کوسه ای هستن که اون بیرون
باید ازشون محافظت شه من من..................
هانچو:والت خوبی
والت:تصمیم رو گرفتم من میخا وارد مدرسه U.Aبشم
کیت:والت تو که جدی نمیگی U.A آخه مدرسه خیلی
سخت گیری هست نمیدونم فکر نکنم با روحیه تو خیلی
بسازه
والت:میدانم ولی بازم بازم من میخام قهرمان خیلی بزرگی
شم
هانچو اندر ذهن :این بچه چه هدف هدف هایی داره ه
هانچو: پس داشتم تا الان چیکار میکردم
والت:ها هانچو
هانچو:به من میگن هانچو اعظم اگه به خوام سر این
موضوع اینقدر از خودم ضعف نشون بدم یعنی لایق این
لقب نیستم تموم شد منم همراحت میام به U.A
والت:هانچو 🥹 ایول
کیت: از دست شما خیله خب همه تلاشتون رو بکنید
والت و هاچو آره تمام تلاشمونو میکنیم
پایان قسمت اول
نویسنده :بابت تاخیر در آپلود این سناریو خیلی معذرت میخوام امید وارم لذت برده باشید تا پارت بعد خدا فظی
کیت:چه باحال کاش منم زود بزرگ شم خیلی باحال میشه
کریستینا :بچه ها یه خبر مهم دارم لطفا بعد صبحانه همه
به ساله کنفرانس
والت هانچو :یعنی چه خبر؟
در سالن کنفرانس ساعت۷:۱۶ دقیقه صبح
کریستینا :بچه ها توجو کنید میدونم که بیشتر شما
در مورد اینکه ثبتنامه مدارس قهرمانی داره شروع
ما به کسایی که دوست دارن وارد مدارس قهرمانی شن و
هدفه شون اینه ما این اجازه رو میدیم که وارد این مدارس شن
ولی قبلش باید این فرم رو که بهتون میدیم رو پر کنید تا فردا
وقت دارین کاملش کنید و ما درخاستتون رو برای مدرسه
ای که مد نظرتونه میفرستیم و شما در آزمون و رودی شرکت
کنید
بعد پخش کردن فرم ها و رفتن والت و هانچو داخله اوتاقشون
والت:هانچو
هانچو:بله
والت:باید چیکار کنیم
هانچو:نمیدونم
والت:خیلی گیج شدم
هانچو:منم
والت:اصلا بدرد این کار میخوریم
هانچو :واقعا هیچ ایده ای ندارم
نیم ساعت بعد
کیت وارد اتاق شد
کیت:چیشد بچه ها به کجا رسیدیم
هانچو:هنوز نمیدونیم باید چیکار کنیم
کیت:ااااااااا این که خیلی بده
والت:میدونم من خیلی تر دید دارم فکر کنم این درست
نیست که کسی مثل من که به خودش شک داره
برای قهرمانی داب طلب شه ولی وقتی فکر میکنم مردمه
عادی و حتی افراد بی کوسه ای هستن که اون بیرون
باید ازشون محافظت شه من من..................
هانچو:والت خوبی
والت:تصمیم رو گرفتم من میخا وارد مدرسه U.Aبشم
کیت:والت تو که جدی نمیگی U.A آخه مدرسه خیلی
سخت گیری هست نمیدونم فکر نکنم با روحیه تو خیلی
بسازه
والت:میدانم ولی بازم بازم من میخام قهرمان خیلی بزرگی
شم
هانچو اندر ذهن :این بچه چه هدف هدف هایی داره ه
هانچو: پس داشتم تا الان چیکار میکردم
والت:ها هانچو
هانچو:به من میگن هانچو اعظم اگه به خوام سر این
موضوع اینقدر از خودم ضعف نشون بدم یعنی لایق این
لقب نیستم تموم شد منم همراحت میام به U.A
والت:هانچو 🥹 ایول
کیت: از دست شما خیله خب همه تلاشتون رو بکنید
والت و هاچو آره تمام تلاشمونو میکنیم
پایان قسمت اول
نویسنده :بابت تاخیر در آپلود این سناریو خیلی معذرت میخوام امید وارم لذت برده باشید تا پارت بعد خدا فظی
۲.۴k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.