JAGIYA?!
خب خب خب!!!
اومدم این لایو رو برای کسایی که نمیدونن توضیح بدم👈🏻👉🏻
.
تهیونگ تو وی‌لایو میاد لایو و میگه من تاره از حموم اومدم بیرون (اگه اشتباه نکنم)
تو لایو شروع کرد به خوردن مرغ سوخاری هتل و هین خوردن حرف هم میزد و بین حرف هاش گفت: "وقتی تنهایی میام لایو خیلی معذبم، پس میخواستم جونگکوکی رو دعوت کنم. اگه کسی از استفا این لایو رو میبینه به جونگکوک بگه که من منتظرشم."
و بعدش دوباره شروع به خوردن و حرف زدن درمورد چیزای دیگه شد که ناگهان زنگ در زده شد و حدس بزنید کی پشت در بود؟!
بلههههه جمن شی!!!
(شاید فکر کردین جونگکوکه. توی لایو خود جیمین هم گفت: "منتظر جونگکوک بودی، نه؟!"😔)
اره دیگه دوتا برادر میشینن حرف میزنن و فلان که جیمین شی میگه: " این پنتیه؟!"
تهیونگ هم یه نگاه به دوربین یه نگاه به پاهاش کرده و گفت: "این شلواری که شبیه پنتیه!!!" ( ما هم مثلا باورمون شد😔)
و همون لحظه زنگ در میخوره و بلههههه جونگکوک شی پشت در بود!!!
تهیونگ جان به نوان میزبان میره تا درو باز کنه و وقتی درو باز کرد با پادشاه جذابیت روبه‌رو شد و فرمود: "چرا اینقدر خوشتیپ شدی؟! برو برگرد."
ولی جونگکوک جان وارد شد و طی یه اتفاقی لایو رو میبندن و وقتی باز میکنن تهیونگ مثل مجری ها رفتار میکنه و اول جمن شی و بعدش جونگکوک شی رو معرفی میکنه و رو به جونگکوک میگه: "خوش اومدین، لطفا بشینین، جاگیا" (جاگیا: عسلم، عزیزم😔)
و توی لایو تهیونگ میگه که من پِپرو آماده کرده بودم (پپرو یه نوع خوراکیه شبیه چوب شور ولی در طعم های دیگش که کاپلا هر کدوم از یه طرفش میگیرن و می‌خورنش و بعدش به لب های همدیگه میرسن و بلههه😔 منظورم اینطوریه 👄🥖👄 هر کدوم از یه طرف میخورن. فهمیدین؟!)
و بله دیگه این لایو با نگاه های طولانی شون رو همدیگه، نگاه های جونگکوک رو به پاهای تهیونگ و عشوه های تهیونگ شی تموم میشه😔🎀
.
سوال دیگه؟!🤨
اومدم این لایو رو برای کسایی که نمیدونن توضیح بدم👈🏻👉🏻
.
تهیونگ تو وی‌لایو میاد لایو و میگه من تاره از حموم اومدم بیرون (اگه اشتباه نکنم)
تو لایو شروع کرد به خوردن مرغ سوخاری هتل و هین خوردن حرف هم میزد و بین حرف هاش گفت: "وقتی تنهایی میام لایو خیلی معذبم، پس میخواستم جونگکوکی رو دعوت کنم. اگه کسی از استفا این لایو رو میبینه به جونگکوک بگه که من منتظرشم."
و بعدش دوباره شروع به خوردن و حرف زدن درمورد چیزای دیگه شد که ناگهان زنگ در زده شد و حدس بزنید کی پشت در بود؟!
بلههههه جمن شی!!!
(شاید فکر کردین جونگکوکه. توی لایو خود جیمین هم گفت: "منتظر جونگکوک بودی، نه؟!"😔)
اره دیگه دوتا برادر میشینن حرف میزنن و فلان که جیمین شی میگه: " این پنتیه؟!"
تهیونگ هم یه نگاه به دوربین یه نگاه به پاهاش کرده و گفت: "این شلواری که شبیه پنتیه!!!" ( ما هم مثلا باورمون شد😔)
و همون لحظه زنگ در میخوره و بلههههه جونگکوک شی پشت در بود!!!
تهیونگ جان به نوان میزبان میره تا درو باز کنه و وقتی درو باز کرد با پادشاه جذابیت روبه‌رو شد و فرمود: "چرا اینقدر خوشتیپ شدی؟! برو برگرد."
ولی جونگکوک جان وارد شد و طی یه اتفاقی لایو رو میبندن و وقتی باز میکنن تهیونگ مثل مجری ها رفتار میکنه و اول جمن شی و بعدش جونگکوک شی رو معرفی میکنه و رو به جونگکوک میگه: "خوش اومدین، لطفا بشینین، جاگیا" (جاگیا: عسلم، عزیزم😔)
و توی لایو تهیونگ میگه که من پِپرو آماده کرده بودم (پپرو یه نوع خوراکیه شبیه چوب شور ولی در طعم های دیگش که کاپلا هر کدوم از یه طرفش میگیرن و می‌خورنش و بعدش به لب های همدیگه میرسن و بلههه😔 منظورم اینطوریه 👄🥖👄 هر کدوم از یه طرف میخورن. فهمیدین؟!)
و بله دیگه این لایو با نگاه های طولانی شون رو همدیگه، نگاه های جونگکوک رو به پاهای تهیونگ و عشوه های تهیونگ شی تموم میشه😔🎀
.
سوال دیگه؟!🤨
۲.۶k
۲۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.