چند پارتی (تهیونگ)
چند پارتی (تهیونگ)
P3 (آخر)
یه روز منو نفرین کرد و مادرم هم کشت
+اخی (گریه)
_برای چی گریه میکنی ؟
+چون….دلم سوخت برات (گریه)
_من از همون اولش یه حس خوبی بهت داشتم از همون اول که دیدم عاشقت شدم
+چ…چی؟
تهیونگ بو/سه ای روی ل/ب های دختر گذاشت
+منم دوستت دارم
یک دفعه دور پسر هاله از نور شد
و پسر تبدیل به انسان کامل شد موهای مشکی و چشم هایی به سیاهی شب
+واو(ذوق)
_من دوباره به انسان تبدیل شدم
ا/ت رو بغل کرد و با خوبی و خوشی زندگی کردن
«پایان»
__________________
حمایت؟💕
P3 (آخر)
یه روز منو نفرین کرد و مادرم هم کشت
+اخی (گریه)
_برای چی گریه میکنی ؟
+چون….دلم سوخت برات (گریه)
_من از همون اولش یه حس خوبی بهت داشتم از همون اول که دیدم عاشقت شدم
+چ…چی؟
تهیونگ بو/سه ای روی ل/ب های دختر گذاشت
+منم دوستت دارم
یک دفعه دور پسر هاله از نور شد
و پسر تبدیل به انسان کامل شد موهای مشکی و چشم هایی به سیاهی شب
+واو(ذوق)
_من دوباره به انسان تبدیل شدم
ا/ت رو بغل کرد و با خوبی و خوشی زندگی کردن
«پایان»
__________________
حمایت؟💕
۸.۰k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.