فیک جین قلعه سیاه
فیک جین قلعه سیاه
(پارت۱۱)
از زبان ات
هرشب میرم سر پنج تا خونه قومار میزنم تا الان ۱ بار باختم و ۱۲ بار برنده شدم اومدم خونه دیدم شام سوپ داریم هواهم بارونی بود یاد مامانم افتادم تا اینکه یوری اومد جلوم نشسته و با چنگال شروع کرد به سوپ خوردن یادم از مامانکه هیچ از خودمم رفت گفتم یوری تو نمیخوای ادم بشی یکی توروتو این وضع ببین جلوش یه کوه ادم بکشی بازم باور نمیکنه گفت ات قومار میزنی حواست باشه چیزی نخوری چیز خورت میکنن گفتم خودم میدونم
۱ ساعت بعد
از زبان ات
از جلوی در اتاق بونا رد میشدم که دیدم داره فیلم امریکایی نگاه میکنهکه یه قصر بزرگ توی فیلمه بد باخودش گفت این قصرم اگه توی کره میبود خوب میشد باخودم فکر میکردم یه زمین خیلی بزرگ توی یه بیابونی اون رو میخرم و میسازم
۱ سال بعد
از زبان ات
بونا توی خونه نشسته بود گفتمخونه جدید گرفتمبیا بریم بونا گفت جدی میگی گفتم اره رفتیماونجا انقدر بزرگه که باید باماشین توش بری رفیتم توی خونه بونا گفت ات اینجا چندتا اتاق داره گفتم ۶۰۲ گفت من عاشقش شدم گفتم یادته ۱ سال پیش گفتی من میخوام قصر توی کره باشه گفت اره گفتم فقط اجازه بیرون رفتن نداری گفت ات چرا خونه انقدر دلگیره چرا دکوراسیون خونه مشکی خاستری گفتم من اینطوری میخوام فقط حق نداری ازخونه بری بیرون گفت باشه یوری گفت ات لازمه انقدر سخت گیری گفتم اره
(پارت۱۱)
از زبان ات
هرشب میرم سر پنج تا خونه قومار میزنم تا الان ۱ بار باختم و ۱۲ بار برنده شدم اومدم خونه دیدم شام سوپ داریم هواهم بارونی بود یاد مامانم افتادم تا اینکه یوری اومد جلوم نشسته و با چنگال شروع کرد به سوپ خوردن یادم از مامانکه هیچ از خودمم رفت گفتم یوری تو نمیخوای ادم بشی یکی توروتو این وضع ببین جلوش یه کوه ادم بکشی بازم باور نمیکنه گفت ات قومار میزنی حواست باشه چیزی نخوری چیز خورت میکنن گفتم خودم میدونم
۱ ساعت بعد
از زبان ات
از جلوی در اتاق بونا رد میشدم که دیدم داره فیلم امریکایی نگاه میکنهکه یه قصر بزرگ توی فیلمه بد باخودش گفت این قصرم اگه توی کره میبود خوب میشد باخودم فکر میکردم یه زمین خیلی بزرگ توی یه بیابونی اون رو میخرم و میسازم
۱ سال بعد
از زبان ات
بونا توی خونه نشسته بود گفتمخونه جدید گرفتمبیا بریم بونا گفت جدی میگی گفتم اره رفتیماونجا انقدر بزرگه که باید باماشین توش بری رفیتم توی خونه بونا گفت ات اینجا چندتا اتاق داره گفتم ۶۰۲ گفت من عاشقش شدم گفتم یادته ۱ سال پیش گفتی من میخوام قصر توی کره باشه گفت اره گفتم فقط اجازه بیرون رفتن نداری گفت ات چرا خونه انقدر دلگیره چرا دکوراسیون خونه مشکی خاستری گفتم من اینطوری میخوام فقط حق نداری ازخونه بری بیرون گفت باشه یوری گفت ات لازمه انقدر سخت گیری گفتم اره
۵.۵k
۰۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.