زندگی مخفی پارت سی هفت بخش دوم
(امروز جین اوپا برگشتتتتتت)
..............تو ماشین...................
اهیون: یونگیاااا
امشب باید به جیمین بگی خواهش میکنم
رز:چی به جیمین چرا
تهیونگ:مگه یادت نیست بعد اون قضیه چقدر خودشو به خاطر اعتراف نکردن سرزنش کرد
رز:آره ولی
اهیون:بچه ها ما هممون میدونیم حسی که یونگی و جیمین به همدیگه دارن با حسی که من و جیمین به هم داریم زمین تا آسمون باهم فرق داره
جیمین یونگی رو بیشتر از من دوست داره
اینو همتون میدونید
اگه یونگی قبلا اعتراف میکرد من الان اینجا نبودم
یونگی:ولی جیمین که مثل من بایس...کشوال نیست
تهیونگ:شاید باشه
رز:راستی تهیونگ بین تو و جونگ کوک چی هست
تهیونگ:چی بین ما نه چیزی نیست
رز:امروز که داشتید تو اتاق میرقصیدید و افتاد روت و
همون لحظه تهیونگ دستشو گذاشت روی دهن رزی:رز میشه خفه بشی خواهش میکنم
رز:چرا
منو یونگی داشتیم پوکر نگاهشون میکردیم
اهیون:چی شده نکنه یه کاپل گ..ی دیگه هم داریممم
یونمین بس نبود حالا تهکوک
یونگی:وای تو چطوری واسه شیپ ها اسم درست میکنیییی
خیلی باحال شد
تهکوک
البته کوکوی هم میشه
رز:ولی تهیونگ تاپه
اهیون:آره همون تهکوک یا ویکوک
تهیونگ:اولا تاک چیو
دوما شاپ دِ فا..ک آپ
سوما خفه شید
چهارما من اینجام بعدشم چنین چیزی نیستتتتتت
چرا همینطوری داستان درست میکنیدددد
...........................
جیسو:جین اوپا دیدی چطوری مارو حساب نکردن
جین:اوف جیسو اوف
حالا ما چیکار کنیم
جیسو:یونااا و جین اوپا میآید بریم کافه و گپ بزنیم
یونا:من نمیتونم بیام شما دوتا برید
جیسو:اوکی جین بریم
جین:بریم جیسویا
...........................
هوسوک:خب بیا دوربین های خونتون رو هک کنم و دسترسی داشته باشیم
کوک:میشه بزاری خودم هک کنم چون تمام رمز ها رو دارم
هوسوک:اوکی
جیمین:هی جئون جونگ کوک
چیزی بین تو و ته هست
کوک:چی
نه بابا
هوسوک:کارتو بکن جیمین توهم برو تا من دوربینای خونمون رو چک کنم
مخصوصا اتاق تهیونگ
کوک:چییی
تو تو نباید این کارو کنییییی
جیمین:چرااااا اونوقت
کوک:جیمین اذیتم نکن خواهش میکنم
..........................
ادامه دارد........
..............تو ماشین...................
اهیون: یونگیاااا
امشب باید به جیمین بگی خواهش میکنم
رز:چی به جیمین چرا
تهیونگ:مگه یادت نیست بعد اون قضیه چقدر خودشو به خاطر اعتراف نکردن سرزنش کرد
رز:آره ولی
اهیون:بچه ها ما هممون میدونیم حسی که یونگی و جیمین به همدیگه دارن با حسی که من و جیمین به هم داریم زمین تا آسمون باهم فرق داره
جیمین یونگی رو بیشتر از من دوست داره
اینو همتون میدونید
اگه یونگی قبلا اعتراف میکرد من الان اینجا نبودم
یونگی:ولی جیمین که مثل من بایس...کشوال نیست
تهیونگ:شاید باشه
رز:راستی تهیونگ بین تو و جونگ کوک چی هست
تهیونگ:چی بین ما نه چیزی نیست
رز:امروز که داشتید تو اتاق میرقصیدید و افتاد روت و
همون لحظه تهیونگ دستشو گذاشت روی دهن رزی:رز میشه خفه بشی خواهش میکنم
رز:چرا
منو یونگی داشتیم پوکر نگاهشون میکردیم
اهیون:چی شده نکنه یه کاپل گ..ی دیگه هم داریممم
یونمین بس نبود حالا تهکوک
یونگی:وای تو چطوری واسه شیپ ها اسم درست میکنیییی
خیلی باحال شد
تهکوک
البته کوکوی هم میشه
رز:ولی تهیونگ تاپه
اهیون:آره همون تهکوک یا ویکوک
تهیونگ:اولا تاک چیو
دوما شاپ دِ فا..ک آپ
سوما خفه شید
چهارما من اینجام بعدشم چنین چیزی نیستتتتتت
چرا همینطوری داستان درست میکنیدددد
...........................
جیسو:جین اوپا دیدی چطوری مارو حساب نکردن
جین:اوف جیسو اوف
حالا ما چیکار کنیم
جیسو:یونااا و جین اوپا میآید بریم کافه و گپ بزنیم
یونا:من نمیتونم بیام شما دوتا برید
جیسو:اوکی جین بریم
جین:بریم جیسویا
...........................
هوسوک:خب بیا دوربین های خونتون رو هک کنم و دسترسی داشته باشیم
کوک:میشه بزاری خودم هک کنم چون تمام رمز ها رو دارم
هوسوک:اوکی
جیمین:هی جئون جونگ کوک
چیزی بین تو و ته هست
کوک:چی
نه بابا
هوسوک:کارتو بکن جیمین توهم برو تا من دوربینای خونمون رو چک کنم
مخصوصا اتاق تهیونگ
کوک:چییی
تو تو نباید این کارو کنییییی
جیمین:چرااااا اونوقت
کوک:جیمین اذیتم نکن خواهش میکنم
..........................
ادامه دارد........
۲.۹k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.