وی جیا
وی جیا
کوک: ببین جیا تا الان بات کاری نداشتیم از این ب بد هر کاری که از رو سر خودی بکنی طاواننن داره فقط کافیه بفهمم فهمیدیدی( داد
جیا: باشه
نزدیک شد
کوک: بخواب
جیا: الان ؟
کوک: دراز بکش الان میام
کوک رفتو با اون پماده رو مخ امد
ببینم شیفتی انجام میدن
دراز شیدمو همون کارای تهیونگو کرد
کوک : پاشو
جیا: تهیونگ کو
ته: اینجام
که تهیونگ تو چهار چوب در نمایان شد
جیا: اها
ته: خب الانبیامیچی بخور
جیا: ن گشنمنیس باید چند تا کتاب بخونم فردا ندرسه باید برم
کوک: حله
تهیونگ کار داریم همونکهومیدونی
ته: بیا بریم..... جیا ما رفتیم بایجیا: خداحافظ
ویو کوک
با تهیونگ وارو ماشین شدیم
تهیونگ: تولدشو
کوک: باید بگیریم؟
تهیونگ: ارع چون اینی که من میبینم تا خودشو تو گور نبره ارومنمیشههه
کوک: کاراشو اوکی میکنم
تهیونگ: خوبه ... دوستاشم
کوک: دوستی ندارهواز چوی پرسیدماون تنهاسس
تهیونگ: خب باشع خودم عین ی مخمونی ادم دعوت میکنم
کوک: ببین جیا تا الان بات کاری نداشتیم از این ب بد هر کاری که از رو سر خودی بکنی طاواننن داره فقط کافیه بفهمم فهمیدیدی( داد
جیا: باشه
نزدیک شد
کوک: بخواب
جیا: الان ؟
کوک: دراز بکش الان میام
کوک رفتو با اون پماده رو مخ امد
ببینم شیفتی انجام میدن
دراز شیدمو همون کارای تهیونگو کرد
کوک : پاشو
جیا: تهیونگ کو
ته: اینجام
که تهیونگ تو چهار چوب در نمایان شد
جیا: اها
ته: خب الانبیامیچی بخور
جیا: ن گشنمنیس باید چند تا کتاب بخونم فردا ندرسه باید برم
کوک: حله
تهیونگ کار داریم همونکهومیدونی
ته: بیا بریم..... جیا ما رفتیم بایجیا: خداحافظ
ویو کوک
با تهیونگ وارو ماشین شدیم
تهیونگ: تولدشو
کوک: باید بگیریم؟
تهیونگ: ارع چون اینی که من میبینم تا خودشو تو گور نبره ارومنمیشههه
کوک: کاراشو اوکی میکنم
تهیونگ: خوبه ... دوستاشم
کوک: دوستی ندارهواز چوی پرسیدماون تنهاسس
تهیونگ: خب باشع خودم عین ی مخمونی ادم دعوت میکنم
۱۲.۹k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.