شب که میشه
شب که میشه
من شاعر میشم
قلمو ورمیدارم
دفترو وا میکنم
میشینم برات شعر میگم
امشب ز تمام دنیا خستهام
دیوانه و غمگین دلشکستهام
ای تو تمام آرامی وجود من
در انتظار آغوش گرمت بنشستهام...
پ.ن:اگه خوندیش خودم نوشتمش و برای تو گفتمش میدونم مزخرفه و وزنش نمیخونه ولی تو به بزرگی خودت ببخش
شب بخیر غارتگر شب های بی مهتاب من
من شاعر میشم
قلمو ورمیدارم
دفترو وا میکنم
میشینم برات شعر میگم
امشب ز تمام دنیا خستهام
دیوانه و غمگین دلشکستهام
ای تو تمام آرامی وجود من
در انتظار آغوش گرمت بنشستهام...
پ.ن:اگه خوندیش خودم نوشتمش و برای تو گفتمش میدونم مزخرفه و وزنش نمیخونه ولی تو به بزرگی خودت ببخش
شب بخیر غارتگر شب های بی مهتاب من
۴.۶k
۲۴ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.