فیک سریع تر . p8 (قرار بود کوتاه باشه)
جلوتر میرفت😫😫 شت تموم شد اه لعنتی ، آب اومد توی ماسکم هیننننن ماسک م..ما..مایک اره اون اکسیژن داشت یسسسسس
هوف تو میتونی رایلی تو ، می ،تو, نی لتس گو ، نفسمو گرفتم و ماسکمو درآوردم ، ولی عینکمو زدم سریع رفتم بیرون ...همیشه تمرین میکردم که چند دقیقه نفسمو بگیرم و اینجا به کارم اومد ، دنبال مایک میگشتم که نصفه بدنشو پیدا کردم ، زیر اون آب های عمیق برای عشق زندگیم داشتم اشک می ریختم ، هه حتی الانم داره نجاتم میده ، رفتم سمت صورتش و ماسکشو کپسولشو برداشتم ، (نفس عمیققققققق) بریم دنبال دوستام 🥲 ( مثل سندی داخل کارتون باب اسفنجی که وقتی داخل ماسکش آب میره میزنه روی یه دکمه و همه ی آب ها تخلیه میشن ).
[{ یوری ویو : }]
واایی این دختر کجا رفت لعنتی . سریع کوکو کشوندم به سمت یکی از اتاقا واو اینجا همون جایی بود که ابزار جنگ چیده شد بود ، خوابوندمش روی یکی از میزا (شناور بود) نصف لباسمو (قسمت مچ پاهاش) رو پاره کردم و دور زخم رونش پیچیدم تا حداقل خونریزی قطع شده . شدید داشتم گریه میکردم ، مایک ، داداشم،داداشم 😭 بهترین کسم (📿🔪) از دستشون دادم تنها امیدام رایلی و کوکه که الان رایلی گم و گور شده و معلوم نیست که زنده هس یا نه ، کوک هم که زخمیه ....منم همینطوری داشتم بی صدا گریه میکردم:((
+ هق هق فین🤧
_ گریه نک..آخ..نکن من حالم خوبه ، رایلی هم اخخ فاک پیداش میکنیم
(دستاشو قاب صورت دختر میکنه ) من قول میدم ازینجا میبرمت بیرون حالا دیگه گریه نکن که من طاقتشو ندارم ...حتی زیر آب🤣🤣
+ ممنو...وایسا بی..بی..بیسیمممم😳
_ بیسیم؟ بیسیم دیگه چ..فاخخخ بیسیم اره ، وصلش کن عجله کن
بیسیم رو وصل کرد به جین روی کشتی
@هی هی خشششش(🥸) شما خششش کجا خششش کجاییددد
+ اوپا ، تروخدا یجوری کمکمون کن این.. اینجا کوسه بود نه یکی چند تا هق مایک و اوپا همه رو خوردهق فقط منو کوک و..
∆ هه هه هه ش هه ما اینجایید؟
_ نونااا \ + رایلییی
@ کجایید و کی ها؟
+ و رایلی (لبخند تلخ)
∆ بیسیمو بده من \ + اوک/ ∆ هیونگ ما داریم میایم فقط لطفاً سریع مارو بیار بیرون لطفا کمکمون کن \ @ ب..باشه ا..الان سریع باشید
همشون عجله ای و یواشکی به سمت اون اتاق رفتن ، یوری هم کوک رو گرفته بود و کمکش میکرد ...کانالو که پیدا کردن بدون هیچ حرفی سریع از توی کانالا رد شدن تا ....بالاخره
∆ هق ما هق از کشتی اومدیم هق بیرون ، بچه ها هج... جیغغغغغغغغ.
و بوومم . درسته اونا از کشتی بیرون اومدن و همینطور که رایلی داشت با ذوق به سمت بالای دریا میرفت ، از اون طرف هم کوک به کمک یوری داشتن از پشت سرش میرفتن. که به سرعت نور یه کوسه ی لعنتی اون دخترو به همراه شوق ذوقش دقیقا جلوی اون دونفر برد به اعماق دریا.
+ نهههههه رایلییییی
_ نونا لعنت بهتتتت لعنت به همتونننن...ادامه دارد
هوف تو میتونی رایلی تو ، می ،تو, نی لتس گو ، نفسمو گرفتم و ماسکمو درآوردم ، ولی عینکمو زدم سریع رفتم بیرون ...همیشه تمرین میکردم که چند دقیقه نفسمو بگیرم و اینجا به کارم اومد ، دنبال مایک میگشتم که نصفه بدنشو پیدا کردم ، زیر اون آب های عمیق برای عشق زندگیم داشتم اشک می ریختم ، هه حتی الانم داره نجاتم میده ، رفتم سمت صورتش و ماسکشو کپسولشو برداشتم ، (نفس عمیققققققق) بریم دنبال دوستام 🥲 ( مثل سندی داخل کارتون باب اسفنجی که وقتی داخل ماسکش آب میره میزنه روی یه دکمه و همه ی آب ها تخلیه میشن ).
[{ یوری ویو : }]
واایی این دختر کجا رفت لعنتی . سریع کوکو کشوندم به سمت یکی از اتاقا واو اینجا همون جایی بود که ابزار جنگ چیده شد بود ، خوابوندمش روی یکی از میزا (شناور بود) نصف لباسمو (قسمت مچ پاهاش) رو پاره کردم و دور زخم رونش پیچیدم تا حداقل خونریزی قطع شده . شدید داشتم گریه میکردم ، مایک ، داداشم،داداشم 😭 بهترین کسم (📿🔪) از دستشون دادم تنها امیدام رایلی و کوکه که الان رایلی گم و گور شده و معلوم نیست که زنده هس یا نه ، کوک هم که زخمیه ....منم همینطوری داشتم بی صدا گریه میکردم:((
+ هق هق فین🤧
_ گریه نک..آخ..نکن من حالم خوبه ، رایلی هم اخخ فاک پیداش میکنیم
(دستاشو قاب صورت دختر میکنه ) من قول میدم ازینجا میبرمت بیرون حالا دیگه گریه نکن که من طاقتشو ندارم ...حتی زیر آب🤣🤣
+ ممنو...وایسا بی..بی..بیسیمممم😳
_ بیسیم؟ بیسیم دیگه چ..فاخخخ بیسیم اره ، وصلش کن عجله کن
بیسیم رو وصل کرد به جین روی کشتی
@هی هی خشششش(🥸) شما خششش کجا خششش کجاییددد
+ اوپا ، تروخدا یجوری کمکمون کن این.. اینجا کوسه بود نه یکی چند تا هق مایک و اوپا همه رو خوردهق فقط منو کوک و..
∆ هه هه هه ش هه ما اینجایید؟
_ نونااا \ + رایلییی
@ کجایید و کی ها؟
+ و رایلی (لبخند تلخ)
∆ بیسیمو بده من \ + اوک/ ∆ هیونگ ما داریم میایم فقط لطفاً سریع مارو بیار بیرون لطفا کمکمون کن \ @ ب..باشه ا..الان سریع باشید
همشون عجله ای و یواشکی به سمت اون اتاق رفتن ، یوری هم کوک رو گرفته بود و کمکش میکرد ...کانالو که پیدا کردن بدون هیچ حرفی سریع از توی کانالا رد شدن تا ....بالاخره
∆ هق ما هق از کشتی اومدیم هق بیرون ، بچه ها هج... جیغغغغغغغغ.
و بوومم . درسته اونا از کشتی بیرون اومدن و همینطور که رایلی داشت با ذوق به سمت بالای دریا میرفت ، از اون طرف هم کوک به کمک یوری داشتن از پشت سرش میرفتن. که به سرعت نور یه کوسه ی لعنتی اون دخترو به همراه شوق ذوقش دقیقا جلوی اون دونفر برد به اعماق دریا.
+ نهههههه رایلییییی
_ نونا لعنت بهتتتت لعنت به همتونننن...ادامه دارد
۱.۸k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.