داستان اکاتسوکی4(ناگانو کونان و یاهیکو)پارت 2
اینم پارت دویم~~~بفرمایید، بفرمایید... عکس جدید خوبه؟ ناروتو بدو بدو داره میره تو بغل یاهیکو. چه کاوایییی.(همه ی اینا اتفاق می افتد اگه فقط هانزو صگ پدر نبود😭😤😠
∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼
*(ناگاتو)من و یاهیکو به حیاط رفتیم و بعد یاهیکو ازم یه سوالی پرسید*
یاهیکو:راستی... چی شد که پدر و مادرت رو از دست دادی؟
*نمیدونم چرا ولی بی اختیار گریم گرفت و از ته دل گریه کردم*
یاهیکو:ناگاتو.... ما نباید گریه کنیم!
ناگاتو(با تعجب به یاهیکو نگاه کرد):.....
یاهیکو:اگه منو کونان هم سر همین مسعله گریه میکردیم نمیتونستیم تا الان دَوون بیاریم!
ناگاتو:سعی میکنم ولی نمیشه!...
یاهیکو(ترسیده):شیشششش! اگه بلند بلند حرف بزنیم کونان بلند میشه، ششیییششش!
ناگاتو(در حان به زور خود را جم کردن):ر... راست میگی!
و بعد یاهیکو و ناگاتو خندیدین
-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_--_-_-_-_-_-_-_
خب.... امیدوارم خوشتون اومده باشه و بدونید منظور از یاهیکو همون پینه در کودکی!
جانه😊
∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼∼
*(ناگاتو)من و یاهیکو به حیاط رفتیم و بعد یاهیکو ازم یه سوالی پرسید*
یاهیکو:راستی... چی شد که پدر و مادرت رو از دست دادی؟
*نمیدونم چرا ولی بی اختیار گریم گرفت و از ته دل گریه کردم*
یاهیکو:ناگاتو.... ما نباید گریه کنیم!
ناگاتو(با تعجب به یاهیکو نگاه کرد):.....
یاهیکو:اگه منو کونان هم سر همین مسعله گریه میکردیم نمیتونستیم تا الان دَوون بیاریم!
ناگاتو:سعی میکنم ولی نمیشه!...
یاهیکو(ترسیده):شیشششش! اگه بلند بلند حرف بزنیم کونان بلند میشه، ششیییششش!
ناگاتو(در حان به زور خود را جم کردن):ر... راست میگی!
و بعد یاهیکو و ناگاتو خندیدین
-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_--_-_-_-_-_-_-_
خب.... امیدوارم خوشتون اومده باشه و بدونید منظور از یاهیکو همون پینه در کودکی!
جانه😊
۱.۲k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.