دوراهی part 4
دوراهی part 4
___________________________
تهیونگ: سلام من کیم تهیونگ هستم
دبیر:خوب آقای کیم هر جا که میخواین میتونین بشینین
ات ویو:
یهو دیدم تهیونگ اومد پیش من نشست ولی برام مهم نبود(تو غلط میکی ات جان)
وقتی زنگ خورد و حرف های دبی تموم شد رفتم زنگ تفریح
پایان ویو
پرش زمانی به خونه
دیرینننن دیرینننن(صدای زنگ در😂)
مامان درو باز کرد
مامان:سلام دخترم
ات:سلام مامان
مامان:زود برو لباساتو عوض کن شب مهمون داریم
ات: مهمون؟حالا کیه
مامان:یکی از بهترین دوستای بابات
ات:اها
مامان:زود باش
ات:باش
ات ویو:
رفتم اتاقم لباسمو عوض کردم یکم غذا کوفت کردم بعد رفتم تو اتاقم
پایان ویو
پرش زمانی به شب
دیرینننن دیرینننن(صدای زنگ در)
......
_____________________
در خماری بمانیددددد😈😈
شرایط برای پارت بعد
۱۲ لایک
۸ کامنت
___________________________
تهیونگ: سلام من کیم تهیونگ هستم
دبیر:خوب آقای کیم هر جا که میخواین میتونین بشینین
ات ویو:
یهو دیدم تهیونگ اومد پیش من نشست ولی برام مهم نبود(تو غلط میکی ات جان)
وقتی زنگ خورد و حرف های دبی تموم شد رفتم زنگ تفریح
پایان ویو
پرش زمانی به خونه
دیرینننن دیرینننن(صدای زنگ در😂)
مامان درو باز کرد
مامان:سلام دخترم
ات:سلام مامان
مامان:زود برو لباساتو عوض کن شب مهمون داریم
ات: مهمون؟حالا کیه
مامان:یکی از بهترین دوستای بابات
ات:اها
مامان:زود باش
ات:باش
ات ویو:
رفتم اتاقم لباسمو عوض کردم یکم غذا کوفت کردم بعد رفتم تو اتاقم
پایان ویو
پرش زمانی به شب
دیرینننن دیرینننن(صدای زنگ در)
......
_____________________
در خماری بمانیددددد😈😈
شرایط برای پارت بعد
۱۲ لایک
۸ کامنت
۵.۵k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.