📆 12 بهمن 57. سالروز ورود امام که به دلیل حضور گسترده مرد
📆 12 بهمن 57. سالروز ورود امام که به دلیل حضور گسترده مردم و رقم زدن یک واقعه تاریخی، هزاران هزار قصه در دل خود نهان کرده که هرکدامش میتواند منظری نو و دریچهای جدید برای دیدن آن زیبایی حضور مردم باشد.
🛑 شاید یکی از حواشی پررنگ آن روز، بلیزری باشد که امام را با خود حمل میکرد. خودروی غولپیکری که راننده آن در آن روز مهم «محسن رفیقدوست» بود.
..اما صاحب و مالک آن خودرو کی بود ؟؟؟
⁉ اما صاحب و مالک آن خودروی بلیزر معروف، فردی بود به نام علی مجمع الصنایع. شخصیتی که کمتر از او شنیدهایم. شاید به این دلیل که فراگیری روحیهی انقلابی و ایثار در جامعهی آن روز آنقدر زیاد بود که افراد پرشماری را میتوان داخل در تاریخ ایثارگرانهی انقلاب اسلامی کرد. همین پرشماری شخصیتها سبب گمنامی بسیاری از شخصیتهای دیگر و قصههای مهم زندگی آنها شده است. از جمله همین آقای علی مجمعالصنایع. کسی که آن روز خودرو خود را در اختیار تیم استقبال از امام قرار داد و بعدها مخارج تحصیل تعداد قابل توجهی از دکترها و مهندسهای دانشگاههای معتبر کشور را فراهم کرد. به طوری که وقتی سال 88 یعنی حدود ده سال بعد از فوت ایشان، بزرگداشتی در دانشگاه برگزار شد افراد زیاد و مهمی از جامعه نخبگانی کشور میگفتند: «اگر آقای مجمعالصنایع امکانات تحصیل ما را فراهم نمیکرد ما امروز در این جایگاه نبودیم. تازه ما تا وقتی ایشان زنده بود، او را نمیشناختیم. وقتی از دنیا رفت فهمیدیم مخارج تحصیل ما را در این سالها او پرداخت میکرده است.»
✅ جالبتر آنکه آقای مجمعالصنایع یک خانه چهارطبقه داشت که یک طبقه را خودش مینشست و در طبقات دیگر همیشه یکی از بچههای انقلاب سکونت داشت. اما عجیب آنکه همین مرد بعدها به دلیل مشکل مالی، مجبور میشود بلیزر را بفروشد. ماشینی که خودش برگی تاریخی به شمار میرفت... اکنون نه در تاریخ که پیکرهاش در جغرافیای شهر هم گم شده است.
📚 منبع: کتاب برای تاریخ میگویم، ص34.
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🛑 شاید یکی از حواشی پررنگ آن روز، بلیزری باشد که امام را با خود حمل میکرد. خودروی غولپیکری که راننده آن در آن روز مهم «محسن رفیقدوست» بود.
..اما صاحب و مالک آن خودرو کی بود ؟؟؟
⁉ اما صاحب و مالک آن خودروی بلیزر معروف، فردی بود به نام علی مجمع الصنایع. شخصیتی که کمتر از او شنیدهایم. شاید به این دلیل که فراگیری روحیهی انقلابی و ایثار در جامعهی آن روز آنقدر زیاد بود که افراد پرشماری را میتوان داخل در تاریخ ایثارگرانهی انقلاب اسلامی کرد. همین پرشماری شخصیتها سبب گمنامی بسیاری از شخصیتهای دیگر و قصههای مهم زندگی آنها شده است. از جمله همین آقای علی مجمعالصنایع. کسی که آن روز خودرو خود را در اختیار تیم استقبال از امام قرار داد و بعدها مخارج تحصیل تعداد قابل توجهی از دکترها و مهندسهای دانشگاههای معتبر کشور را فراهم کرد. به طوری که وقتی سال 88 یعنی حدود ده سال بعد از فوت ایشان، بزرگداشتی در دانشگاه برگزار شد افراد زیاد و مهمی از جامعه نخبگانی کشور میگفتند: «اگر آقای مجمعالصنایع امکانات تحصیل ما را فراهم نمیکرد ما امروز در این جایگاه نبودیم. تازه ما تا وقتی ایشان زنده بود، او را نمیشناختیم. وقتی از دنیا رفت فهمیدیم مخارج تحصیل ما را در این سالها او پرداخت میکرده است.»
✅ جالبتر آنکه آقای مجمعالصنایع یک خانه چهارطبقه داشت که یک طبقه را خودش مینشست و در طبقات دیگر همیشه یکی از بچههای انقلاب سکونت داشت. اما عجیب آنکه همین مرد بعدها به دلیل مشکل مالی، مجبور میشود بلیزر را بفروشد. ماشینی که خودش برگی تاریخی به شمار میرفت... اکنون نه در تاریخ که پیکرهاش در جغرافیای شهر هم گم شده است.
📚 منبع: کتاب برای تاریخ میگویم، ص34.
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
۷۲۰
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.