پارت ۱ خواهر اینوسکه

چرا دستام درد نمیگیرن؟

صبح با آلارم گوشی از خواب بیدار شدم
اینوسکه هم که هنوز خواب بود
ی سر به گروه زدم ببینم کسی پیام داده یا نه
*محتوای چت
تامیکو:بچه ها تانجیرو هنوز خوابه خودش و تو آیینه ببینه پشماش میریزه
بعد ی عکس فرستاد
ایمی:این چه کاریه کردی؟
(تانجیرو رو آرایش کرده قیافش شده مثل اون موقع که تنگن آرایششون کرده بود)
میتسو:چرا ذهنم و خوندی؟منم همین کار و کردم
زنیتسو هم همون شکلی شده بود
ایمی:شما دوتا چقدر گاوین
تامیکو:اگه ما گاویم توهم گرازی(اشاره به کلاه اینوسکه)
میتسو:داداشامون با آرایش از ماهم دخترتر میشن😂
ایمی:داداش من که همینطوری نچرال از خودم بیشتر شبیه دختراست😂
تامیکو:این یکی و قبول دارم
میتسو:حالا پاشید آماده شید تو کلاس میبینمتون
تامیکو:گود
ایمی:بای
*پایان چت
ایمی:اینوسکه ببدار شو
اینوسکه:میخوام بخوابم
ایمی:منم میخوام بخوابم ولی نمیشه پاشو
اینوسکه:اوفففففف
ایمی:خب..بیا بریم
اول رفتیم دنبال تانجیرو و تامیکو
تامیکو:سلام(سرخ شده)
ایمی:چرا سرخ شدی؟
تامیکو:یکی منو کتک زده
تانجیرو:چرا چرت و پرت میگی فقط یکی زدم تو گوشت
تامیکو:داداش گلم تو با ی حرکت دست گنیا رو شکوندی(قسمت پنج)معلومه یکی بزنی تو گوشم اینطوری میشه
که یهویی میتسو مثل جت اومد سمتمون
تامیکو:تو چته؟
میتسو:چه غلطی کردم یکی منو نجات بدهههههه
زنیتسو:صبر کن ببینم
ایمی:اااووو زنیتسو چه جیگر شدی(آرایشش و پاک نکرده)
زنتیسو:واقعا؟
ایمی:نععع
زنیتسو😐
اینوسکه:بیاین بریم دیگه من نمیخوام دوباره از معلم کتک بخورم ای بابا الان کلاهم و میگیرن

چند تا نکته بگم:
توی توضیحات هم گفتم تامیکو خودمم
گنیا هم دوست تانجیرو عه
کانائو هم هست
بعدا هم میفهمین که هر هاشیرا معلم چی هست
اینوسکه با ایمی خیلی مهربونه