معلم من
ولی اون زودتر از من شروع به گفتن کرد.
اون حتی بهتر از من از زندگی خودم خبر داشت.
ات:ای کلک
خنده بلندی کردو دستشو روی دستمگداشت:در هر صورت بهت تبریک میگم
فرد خوبیو انتخاب کردی و چشمکی بهم زد.
خندیدم و منم چشمکی بهش زدم که کوک بت نگاه مشکوکی بهموننزدیک شد.
کوک:میبینم که داره بهتون خوش میگذره.
و به سمت صندلی کنارمون اومدو نشست و انگار منتظر بود.
ات:خب چیشده کوک؟!
و بهش نکاه کردم که گفت:ادامه بدید
مونا گفت:تموم شد و از جاش بلند شد.
کوک:خیلی بدجنسین تا من اومدم تموم شد؟!
ات دارم برات.
خودمو مظلوم کردمو بهش نگاه کردم که یه دفعه مونا گفت:...
ادامه دارد......
اون حتی بهتر از من از زندگی خودم خبر داشت.
ات:ای کلک
خنده بلندی کردو دستشو روی دستمگداشت:در هر صورت بهت تبریک میگم
فرد خوبیو انتخاب کردی و چشمکی بهم زد.
خندیدم و منم چشمکی بهش زدم که کوک بت نگاه مشکوکی بهموننزدیک شد.
کوک:میبینم که داره بهتون خوش میگذره.
و به سمت صندلی کنارمون اومدو نشست و انگار منتظر بود.
ات:خب چیشده کوک؟!
و بهش نکاه کردم که گفت:ادامه بدید
مونا گفت:تموم شد و از جاش بلند شد.
کوک:خیلی بدجنسین تا من اومدم تموم شد؟!
ات دارم برات.
خودمو مظلوم کردمو بهش نگاه کردم که یه دفعه مونا گفت:...
ادامه دارد......
۱۷.۶k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.