پارت ۲
پارت ۲
وقتی زده توی گوشت و پشیمونه
(درخواستی)
ویو لینو
نمیدونم چرا کنترل خودمو از دست دادمو زدمش نمیخواستم اینکارو بکنم.
یزره گریه کرد و بعد اشکاش رو پاک کرد اومد سمت اتاقت.
در زد و گفت
+ا.ت...ا.ت میتونم بیام؟
تو جوابی ندادی ولی اون در رو باز کرد.
+ببخشید هعق...هعق من... من معذرت میخوام.
توهم بغضت گرفته بود ولی سعی میکرد گریه نکنی.
اومد روی تخت و بغلت کرد و همزمان گره میکرد و پشت سر هم با هعق هعق کردم معذرت میخواست.
توهم دیگه نتونستی تحمل کنی و گریت گرفت و محکم بغلش کردی.
_ اشکال نداره... هعق اشکال نداره من میبخشمت.
بعد اون با دستش اونجایی که زده بود رو نوازش میکرد و چند تا بوسه هم میزاشت.
بعد رفت سراغ لبت و شروع به بوسیدن هم کردین...
بعد از چند دقیقه...
+ ا.ت عاشقتم
_منم همینطور عشق زندگیم...
the end♡
دوست داشتین؟
وقتی زده توی گوشت و پشیمونه
(درخواستی)
ویو لینو
نمیدونم چرا کنترل خودمو از دست دادمو زدمش نمیخواستم اینکارو بکنم.
یزره گریه کرد و بعد اشکاش رو پاک کرد اومد سمت اتاقت.
در زد و گفت
+ا.ت...ا.ت میتونم بیام؟
تو جوابی ندادی ولی اون در رو باز کرد.
+ببخشید هعق...هعق من... من معذرت میخوام.
توهم بغضت گرفته بود ولی سعی میکرد گریه نکنی.
اومد روی تخت و بغلت کرد و همزمان گره میکرد و پشت سر هم با هعق هعق کردم معذرت میخواست.
توهم دیگه نتونستی تحمل کنی و گریت گرفت و محکم بغلش کردی.
_ اشکال نداره... هعق اشکال نداره من میبخشمت.
بعد اون با دستش اونجایی که زده بود رو نوازش میکرد و چند تا بوسه هم میزاشت.
بعد رفت سراغ لبت و شروع به بوسیدن هم کردین...
بعد از چند دقیقه...
+ ا.ت عاشقتم
_منم همینطور عشق زندگیم...
the end♡
دوست داشتین؟
۳.۲k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.