(ارمی بمب رویایی )پارت ۴

Hi🖐🖐
چطورید؟ اومدم با پارت ۴
اول لایک کن 😊 لایک کردی؟
خب اگه لایک کردی بریم سراغ داستان😙

و بعد ماسکش رو پایین کشید
خدااا اون واقعا خود کیم تهیونگ بود😮 من تعجب کردم
روی صندلی نشستم و من هنوز غرق تعجب بودم
ته اومد روی صندلی رو به روم نشست
+شما منو دوست دارید؟!!!!!!
ته که میخواست بحث رو عوض کنه گفت
-امم خب چی میخوری؟
+من الان دارم خواب می بینم؟؟!
-نه بیداری حالا بگو چی میخوری؟
+من واقعا نمی دونم چی بگم اخه شما..
-خیلی خب خودت نگفتی من به جات سفارش میدم امید وارم قهوه دوست داشته باشی
گارسون لطفا ۲ تا قهوه😊
+اما اگه شما کیم تهیونگ هستید چطوری شمارتون روی بنگ تن بمب اون ارمی توی کنسرت بود؟
-خب من هم یه دونه داشتم و شمارم رو روش نوشته بودم بعد از مال اونو با خودم عوض کردم
+خب پس چرا اولش راجع اسمتون دروغ گفتید؟
- خب این که معلومه برای این که منو نشناسی
قهوه هارو اوردن و ته شروع کرد به فوت کردن تا بتونه قهوش رو بخوره
(توی ذهن هانی)
وااای خدا یعنی کیم تهیونگ عاشق من شده؟!!!
من باورم نمیشه یعنی کسی که فکرش رو نمی کردم بهم نگاه کنه الان عاشق منهه!!!!!!! ( از زبان هانی زمان حال)
-عزیزم قهوت رو بخور سرد میشه😊
(وااای خدااااااا اون الان به من گفت ع ز ی ز م 😮😮
پایان پارت 😉😁
امید وارم خوشتون بیاد 😀
بووووس پس کلتون😁😚