پارت دهم
پارت دهم
little angel
ساعت ۱۱ شب عمارت کیم
ویو ا/ت
داشتم به میونگ شیر میدادم در اتاق باز شد کیم اومد تو خیس و عرق بود خودش رو پرت کرد رو تخت منم با تعجب نگاش میکردم معلوم بود مسته مسته میونگ رو گذاشتم تخت مخصوصش میخواستم برم که یکی از دستم گرفت چرخوند سمت خودش موهاش که عرق کرده بود روی صورتش بود اومد سمتم لب داغش رو گذاشت رو گوشم اون رو گاز گرفت و مک عمیقی زد از درد جیغ کوچیکی زدم
کیم: اوومم میخوای ادامش رو بدیم ببر کوچولو(بم با مستی)
ا/ت: چی میگی تو ولم کن مستی هیچی نمیفهمی( با ترس و لکنت)
کیم : خیلی هم خوبم ببر کوچولو
بغلم کرد پرت کرد رو تخت و روم خیمه زد شروع کرد به مک زدن لبام آنقدر محکم که طمع خون رو میتونستم حس کنم
تقلا میکردم ولم کنه ولی ولم نکرد روی ترقوه هام کیس و مارک های بدی میزاشت و..... اسمات
_____
ویو کیم
صبح بیدار شدم سرم بد جور درد میکرد به طرفه دیگه ای چرخیدم که دیدم ا/ت مثل یه فرشته کوچولو خوابیده دیشب رو یادم اومد هوففف
دیدم ا/ت چشماش رو باز کرد به من نگاه کرد که صدای گریه ی میونگ اومد
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیدم کیم نگام میکنه راستش شب رو بخاطر آوردم خجالت کشیدم که صدای گریه ی میونگ اومد خواستم پاشم برم سمت میونگ از شدت دل درد خوردم زمین بعد گریم گرفت
(کیم)
خواست بلندشه که خورد زمین شروع کرد گریه کردم نمیدونم چرا نگرانش شدم گذاشتم رو تخت
کیم: درد داری؟
ا/ت : هوم
رفتم میونگ رو آوردم پیشش ارومش کرد بعد
دستم رو بردم رو شکمش ماساژش دادم
کمی بعد
دیدم ا/ت خوابیده میونگ هم کنارش چقدر کیوت احساس میکنم عاشق ا/ت شدم چی میگی تهیونگ یادم اومد امروز دادگاه دارم سریع آماده شدم رفتم
اسمات رو خواستین میتونم بفرستم پیوی کیوتام
little angel
ساعت ۱۱ شب عمارت کیم
ویو ا/ت
داشتم به میونگ شیر میدادم در اتاق باز شد کیم اومد تو خیس و عرق بود خودش رو پرت کرد رو تخت منم با تعجب نگاش میکردم معلوم بود مسته مسته میونگ رو گذاشتم تخت مخصوصش میخواستم برم که یکی از دستم گرفت چرخوند سمت خودش موهاش که عرق کرده بود روی صورتش بود اومد سمتم لب داغش رو گذاشت رو گوشم اون رو گاز گرفت و مک عمیقی زد از درد جیغ کوچیکی زدم
کیم: اوومم میخوای ادامش رو بدیم ببر کوچولو(بم با مستی)
ا/ت: چی میگی تو ولم کن مستی هیچی نمیفهمی( با ترس و لکنت)
کیم : خیلی هم خوبم ببر کوچولو
بغلم کرد پرت کرد رو تخت و روم خیمه زد شروع کرد به مک زدن لبام آنقدر محکم که طمع خون رو میتونستم حس کنم
تقلا میکردم ولم کنه ولی ولم نکرد روی ترقوه هام کیس و مارک های بدی میزاشت و..... اسمات
_____
ویو کیم
صبح بیدار شدم سرم بد جور درد میکرد به طرفه دیگه ای چرخیدم که دیدم ا/ت مثل یه فرشته کوچولو خوابیده دیشب رو یادم اومد هوففف
دیدم ا/ت چشماش رو باز کرد به من نگاه کرد که صدای گریه ی میونگ اومد
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیدم کیم نگام میکنه راستش شب رو بخاطر آوردم خجالت کشیدم که صدای گریه ی میونگ اومد خواستم پاشم برم سمت میونگ از شدت دل درد خوردم زمین بعد گریم گرفت
(کیم)
خواست بلندشه که خورد زمین شروع کرد گریه کردم نمیدونم چرا نگرانش شدم گذاشتم رو تخت
کیم: درد داری؟
ا/ت : هوم
رفتم میونگ رو آوردم پیشش ارومش کرد بعد
دستم رو بردم رو شکمش ماساژش دادم
کمی بعد
دیدم ا/ت خوابیده میونگ هم کنارش چقدر کیوت احساس میکنم عاشق ا/ت شدم چی میگی تهیونگ یادم اومد امروز دادگاه دارم سریع آماده شدم رفتم
اسمات رو خواستین میتونم بفرستم پیوی کیوتام
۳۱.۵k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.