فیک توکیو ریونجرز پارت ۴

خلاصه گنگ رو تشکیل دادن و رفتن خونه . رفتید توی اتاقتون توی مافیا و با موری حرف زدید و درباره ی گنگ گفتید .
موری : یه گنگ ؟ پس یه گنگ برای خودت درست کردی اره؟
نرو : خب ... آره اما میخوام توی مافیا هم کار کنم . اگر مشکلی نداره.
موری : باشه اما باید تمرین کنی .بهت استفاده از صلاح و کارای دیگه رو یاد میدم . خب ... میتونی بری توی دسته ی دازای .
نرو : خب ... باش.
موری : خوبه . بهت معرفی میکنم فعلا میتونی بری .
نرو :*رفتن *
*بعد از یک سال *
شما ۱۵ سالتونه و توی مدرسه ی قبلیتون هستيد. طی این مدت گنگ شما تبدیل به گنگ شماره ی یک ژاپن شده. عضو های زیادی پیدا کرده و تقریبا توی بیشتر شهر های ژاپن مخفیگاه دارید . امشب شما به دوستاتون يعنی یوری و یورو زنگ زدید و گفتید که شب در خانه شما قرار بگزارند .
*شب*
یهو یکی کلید میندازه تو در میاد داخل.
یوری : خوراکی آوردیم. .فارسی.
یورو : کدوم گوری هستی ؟ .فارسی.
نرو : چته ؟ آروم. تعارف نکنی یه وقت ..فارسی.
یورو : نه بابا چه تعارفی ..فارسی .
یوری : ...
نرو : چته ؟ شبیه زرافه نگا میکنی . تو این دنیا هم درازی بد بخت . . فارسی .
یوری : به خدا فقط چند سانتی متر ازت بلند ترم ..فارسی.
یورو : گونا نداری ..فارسی .
نرو : ولی من تورو اندازه تیر چراغ برق میبینم..فارسی.
یوری : صحیح . . فارسی .
نرو : داش خلم بیا ..فارسی .
یوری : بله ؟ . فارسی .
نرو : گفتم داش خلم تو داش درازمی اما تو ام بیا . . فارسی .
نرو : اینا لباسای من نیستن ؟ . فارسی.
یوری و یورو : آره. فارسی .
یورو : اینا بهتره ..فارسی.
یوری : شبم هستیم ..فارسی .
نرو صحیح 😶..فارسی .
خلاصه اون شب اونجا تا صبح فیلم دیدن .

پایان .
پارت بعدم میزارم .