پارت ۲۴

پارت ۲۴
ادمین تا صب نخوابیده ساعت ۵ رفتم حموم🤣

ات:بیا اینا رو بپوش
۱۰ تا دادم بهش
جیمین:پدرم درمیادااااا
ات:برو
جیمین:باش
اولی
ات:نه
دومی
ات:نچ
سومی:اینم نه
چهارمی
ات:یس همینه
جیمین:اوفیش بریم حساب کنیم(عکس لباس عروس و لباس عروسی جیمین رو میزارم)
رفتیم حساب کردیم
ات:جیمین
جیمین:جانم
ات:بریم شهر بازی؟؟؟
جیمین:باشه
رفتیم
ساعت ۱۱ شب بعد کل وسیله ها
ات:خستمه ولی بهترین جایی بود کع رفتم مخصوصا با تو
جیمین:ای خدااا بیا بریم سوار شیم برسونمت
ات:بش

ویو خونه ات اینا

جیمین ویو
دیدم ات خوابه دلم نیومد بیدارش کنم خودم پیاده شدم رفتم از در سمت اونو باز کردم براید استایل بغلش کردم و در خونه رو زدم

بکجو ویو

در خونه رو زدن احتمالا ات و جیمین باشن
رفتم درو باز کنم بله این دوتا معشوقن
بکجو:سلام خوبی جیمین
جیمین:مرسی ات اتاقش کجاس
بکجو:بالا سمت چپ رون در مشکیه
جیمین:اوک
رفتم تو اتاقش اتو گزاشتم رو تخت اومدم بیرون
بکجو گف
بکجو:.......