pr29
pr29
جیمین ویو
من رفتم پیش کوک که از دلش در بیارم .
کوک گفت چی ؟ ببخشمش اون شب بدون من خوابش نمیبره! اون همش داشت منو میپیچوند!
گفتم ولی ...
گفت نه نه نه نمیخوام اصلا میتونستم از قدرتم استفاده کنم که از زیر زبونتون بکشم بیرون ولی این کار رو نکردم ! احساس غریبی میکنم انگار جزوی از گروه مافیای شما نیستم !
گفتم چیمیگی کوک دیوونه شدی ؟
گفت نه خیر
بعد منو تهیونگ و بقیه رفتیم کاخ های خودمون.
جیمین ویو
من رفتم پیش کوک که از دلش در بیارم .
کوک گفت چی ؟ ببخشمش اون شب بدون من خوابش نمیبره! اون همش داشت منو میپیچوند!
گفتم ولی ...
گفت نه نه نه نمیخوام اصلا میتونستم از قدرتم استفاده کنم که از زیر زبونتون بکشم بیرون ولی این کار رو نکردم ! احساس غریبی میکنم انگار جزوی از گروه مافیای شما نیستم !
گفتم چیمیگی کوک دیوونه شدی ؟
گفت نه خیر
بعد منو تهیونگ و بقیه رفتیم کاخ های خودمون.
۲.۳k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.