پارت ❸❶ فروخته شده»
پارت ❸❶ فروخته شده»
ویو کوک
همونجوری کناره ا.ت نشسته بودم به اعضا گفتم که بیان ولی من که ا.ت رو هنوز جایی نبردمممم
همونجوری با خودم درگیر بودم که با صدای ا.ت به خودم اومدم
ا.ت:کوککککک حصلممممم پاشو بریم یه جایییییی
کوک:اوکی باشه برو اماده شو تا بریم یه جایی
ویو ا.ت
امروز نمیدونم کوک چش بود همش تو فکر بود وقتی هم که گوشیش زنگ خورد رفت تو اتاق حرف زد
حوصلم خیلی سر رفته بود هیچ کاری نداشتم انجام بدم
که به کوک گفتم بریم بیرون
رفتم توی اتاق یه لباس انتخاب کردم و اماده شدم کوکم پایین منتظر من بود
عرررر خیلی کراش شدههههههه رفتیم و سوار ماشین شدیم
کوک:خببب بیبی گرلم کجا میخوای بریم
ا.ت: هر جا تو بگی
کوک:اوکی پس بریم خرید؟
ا.ت:باش
توی راه بودیم هیچ حرفی بینمون رد و بدل نمیشد
که دوباره گوشیش زنگ خورددددددد ایشششششش اعصابم خورد شده بود گوشیشو نگا کردم دیدم یونگیه
چیزی نگفتم بعد یهو
ادامشو فردا میذارم
ویو کوک
همونجوری کناره ا.ت نشسته بودم به اعضا گفتم که بیان ولی من که ا.ت رو هنوز جایی نبردمممم
همونجوری با خودم درگیر بودم که با صدای ا.ت به خودم اومدم
ا.ت:کوککککک حصلممممم پاشو بریم یه جایییییی
کوک:اوکی باشه برو اماده شو تا بریم یه جایی
ویو ا.ت
امروز نمیدونم کوک چش بود همش تو فکر بود وقتی هم که گوشیش زنگ خورد رفت تو اتاق حرف زد
حوصلم خیلی سر رفته بود هیچ کاری نداشتم انجام بدم
که به کوک گفتم بریم بیرون
رفتم توی اتاق یه لباس انتخاب کردم و اماده شدم کوکم پایین منتظر من بود
عرررر خیلی کراش شدههههههه رفتیم و سوار ماشین شدیم
کوک:خببب بیبی گرلم کجا میخوای بریم
ا.ت: هر جا تو بگی
کوک:اوکی پس بریم خرید؟
ا.ت:باش
توی راه بودیم هیچ حرفی بینمون رد و بدل نمیشد
که دوباره گوشیش زنگ خورددددددد ایشششششش اعصابم خورد شده بود گوشیشو نگا کردم دیدم یونگیه
چیزی نگفتم بعد یهو
ادامشو فردا میذارم
۵.۰k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.