pov :
pov :
وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالش میخوای موهاتو کوتاه کنی (موهات قرمزه خدادادیه)
کریس:چی به ذهنت خطور کرده که اجازه ی اینو قراره بهت بدم؟؟ پا تو توی ارایشگاه ببینم تاکسی دربست میزارم برات تا قبرستون ......
مینهو :(متعجب) چرا؟؟
اخه روز به روز دارن بلند میشن و اذیتم میکنن حوصله ی نگهداری ندارم ازشون ....
_همینکه ذره ای گذاشتم نوک گیریشون کنی خودش خیلیه پس ازم توقع همچین اجازه ای نداشته باش
بینی:توی دو کلمه رید بهت ( نظرتو نخواستم برای موهات تصمیم بگیری)
هیون :ودففف(دراما کویین) فکر کردی میزارم ؟ شعور نداری؟؟ ادب نداری؟؟؟ بی ادبی؟؟؟ فکر کردی اجازه ی اینو دارییی؟؟
۵ دقیقه بعد (اصن هر غلطی دلت میخواد بکن)
هانی: چیشده که خواهر خوشگلم به این فکر افتاده؟؟؟
اخه هانی خیلی بلنده از اون ورم بچه ها به خاطر رنگش مسخرم میکنن
_گی خوردن چوصو ها ادرسشونو بده بگیرم پرسشون کنم ....
لیکسی:ساکت بابا دارم غذامو. میخورم حالمو بد نکن ..........(پوکر بهش خیره شدی)
سونگمین :دستت به قیچی بخوره تمام رازاتو به مامان و بابا لو میدم حالا خود دانی ابجی جونم ........
جونگین :(بعد از اینکه این حرفو زدی زیاد جدی نگرفت ولی وقتی دید ۴ ساعت بعد با موهای کوتاه شده اومدی داره جای تو زار زار گریه میکنه)
the end.....
وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالش میخوای موهاتو کوتاه کنی (موهات قرمزه خدادادیه)
کریس:چی به ذهنت خطور کرده که اجازه ی اینو قراره بهت بدم؟؟ پا تو توی ارایشگاه ببینم تاکسی دربست میزارم برات تا قبرستون ......
مینهو :(متعجب) چرا؟؟
اخه روز به روز دارن بلند میشن و اذیتم میکنن حوصله ی نگهداری ندارم ازشون ....
_همینکه ذره ای گذاشتم نوک گیریشون کنی خودش خیلیه پس ازم توقع همچین اجازه ای نداشته باش
بینی:توی دو کلمه رید بهت ( نظرتو نخواستم برای موهات تصمیم بگیری)
هیون :ودففف(دراما کویین) فکر کردی میزارم ؟ شعور نداری؟؟ ادب نداری؟؟؟ بی ادبی؟؟؟ فکر کردی اجازه ی اینو دارییی؟؟
۵ دقیقه بعد (اصن هر غلطی دلت میخواد بکن)
هانی: چیشده که خواهر خوشگلم به این فکر افتاده؟؟؟
اخه هانی خیلی بلنده از اون ورم بچه ها به خاطر رنگش مسخرم میکنن
_گی خوردن چوصو ها ادرسشونو بده بگیرم پرسشون کنم ....
لیکسی:ساکت بابا دارم غذامو. میخورم حالمو بد نکن ..........(پوکر بهش خیره شدی)
سونگمین :دستت به قیچی بخوره تمام رازاتو به مامان و بابا لو میدم حالا خود دانی ابجی جونم ........
جونگین :(بعد از اینکه این حرفو زدی زیاد جدی نگرفت ولی وقتی دید ۴ ساعت بعد با موهای کوتاه شده اومدی داره جای تو زار زار گریه میکنه)
the end.....
۷.۳k
۰۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.