پارت ۲۱
پارت ۲۱
-توهم من رو اینجوری زهر ترک کردی منم زهر ترکت میکنم الان هفته دیگه خواستگاریمه
-اووووو چه عجب یکی حاضر شد رفیق زشت مارو بگیره
-زشت چی کجام زشته
زشت نبود واقعا خوشگل بود یک دختر چشم مشکی مو بلوند کوتاه بود تیپ قشنگی هم داشت
-زر زدم بیخیال
-راستی توهم باید باشی توی خواستگاریم
-از کی تاحالا رفیق عروس توی مجلس خواستگاری بود که من باشم اگرم بیام مامانت تیکه تیکه ام میکنه
-تو که به عنوان رفیق عروس نمیای
-حتما به عنوان عاقد میام یاححح خنديدم
-بیشعور بزار حرف بزنم به عنوان دختر عموی داماد میای
چند دقیقه طول کشید تا کلمه رو حظم کنم
-چی گفتی
-دختر عموی داماد
کنار گوشم گفت
-اردلان قرار بیاد خواستگاریم
- جون من راست میگی
-اره
-پس اونی که اردلان باهاش چت میکنه تویی میبینم چند مدت مشکوک میزنه
-اره بابا حالا بیا به عنوان این خوش خبری یک پیکی چیزی بزنیم
دستم رو گذاشتم روی شکمم
-واسه بچه بد نباشه
-مگه میخوای زعفرون بخوری بابا
رفت دوتا شراب آورد یخم آوردم واسم یک لیوان پر کرد واسه خودشم پر کرد میخواستیم بزنیم به سلامتی
-وایسا به سلامتی کی بزنیم
-نمیدونم
-اهان اهان فهمیدم به سلامتی بچه ت
زدیم خوردیم خیلی تلخ بود تکونی دادم به خوردم
-چه بد بود
-شراب ناب شیرازعه دیگه آدم دیر مست میشه اما تا چند ساعت مست هست
-که اینطور
چند تا پیک زدیم
-بنظرم بسه ی وقت دیدیم مست شدیم به چیکار کنیم آراد کلمو میکنه
-از کی آنقدر ترسو شدی از شوهرت میترسی باید بخوری
راست میگفت مگه اون چیکاری منه چندتای دیگه خوردیم دیگه داشت گرمم میشد وای خدا لعنتش کن دارم مست میشم
-لیلی
-هوم
-یادت هست چند سال پیش ی بار برای اولین بار مست کرده بودی به سارا گفتی بودی من دوست پسرت رو میخوام برای خودم میکنمش
خنده ای کردم
-مگه میشه تا سه ماه سارا بهم گیر داده بود که آدما توی مستی حقیقت رو میگن
-توهم من رو اینجوری زهر ترک کردی منم زهر ترکت میکنم الان هفته دیگه خواستگاریمه
-اووووو چه عجب یکی حاضر شد رفیق زشت مارو بگیره
-زشت چی کجام زشته
زشت نبود واقعا خوشگل بود یک دختر چشم مشکی مو بلوند کوتاه بود تیپ قشنگی هم داشت
-زر زدم بیخیال
-راستی توهم باید باشی توی خواستگاریم
-از کی تاحالا رفیق عروس توی مجلس خواستگاری بود که من باشم اگرم بیام مامانت تیکه تیکه ام میکنه
-تو که به عنوان رفیق عروس نمیای
-حتما به عنوان عاقد میام یاححح خنديدم
-بیشعور بزار حرف بزنم به عنوان دختر عموی داماد میای
چند دقیقه طول کشید تا کلمه رو حظم کنم
-چی گفتی
-دختر عموی داماد
کنار گوشم گفت
-اردلان قرار بیاد خواستگاریم
- جون من راست میگی
-اره
-پس اونی که اردلان باهاش چت میکنه تویی میبینم چند مدت مشکوک میزنه
-اره بابا حالا بیا به عنوان این خوش خبری یک پیکی چیزی بزنیم
دستم رو گذاشتم روی شکمم
-واسه بچه بد نباشه
-مگه میخوای زعفرون بخوری بابا
رفت دوتا شراب آورد یخم آوردم واسم یک لیوان پر کرد واسه خودشم پر کرد میخواستیم بزنیم به سلامتی
-وایسا به سلامتی کی بزنیم
-نمیدونم
-اهان اهان فهمیدم به سلامتی بچه ت
زدیم خوردیم خیلی تلخ بود تکونی دادم به خوردم
-چه بد بود
-شراب ناب شیرازعه دیگه آدم دیر مست میشه اما تا چند ساعت مست هست
-که اینطور
چند تا پیک زدیم
-بنظرم بسه ی وقت دیدیم مست شدیم به چیکار کنیم آراد کلمو میکنه
-از کی آنقدر ترسو شدی از شوهرت میترسی باید بخوری
راست میگفت مگه اون چیکاری منه چندتای دیگه خوردیم دیگه داشت گرمم میشد وای خدا لعنتش کن دارم مست میشم
-لیلی
-هوم
-یادت هست چند سال پیش ی بار برای اولین بار مست کرده بودی به سارا گفتی بودی من دوست پسرت رو میخوام برای خودم میکنمش
خنده ای کردم
-مگه میشه تا سه ماه سارا بهم گیر داده بود که آدما توی مستی حقیقت رو میگن
۵.۰k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.