(برده ارباب) پارت ۳
از زبان لونا
تا خواستم بلند شم یهو بدنم تیر کشید و دوباره افتادم سر جام
_....آخ
+چی شد؟
_خیلی درد میکنه (باگریه)
+خیلی خب آروم باش کجات درد میکنه؟
_اینجا(کمرشو میگه)
تهیونگ یکم کمرشو ماساژ داد
وقتی لونا حالش بهتر شد
بلند شد و از تهیونگ تشکر کرد و رفت بیرون از اتاق
_خدا لعنتت کنه ببین چه بلایی سرم آوردی بعد خودت داری کمرمو ماساژ میدی تا خوب شه
رفتم پایین تو آشپز خونه و مشغول غذا درست کردن شدم ......
از زبان تهیونگ
نباید باهاش خوب رفتار کنم پررو میشه همین فردا صبح دختر خاله میشه بهتره بهش سخت بگیرم رفتم پایین ببینم کجاس
از زبان لونا
میز شام رو آماده کردم خیلی قشنگ شده بود یه گلدون خوشگل که گل های قرمز داشت گذاشتم وسط میزش تا خوشگل تر بشه ولی ارباب مث اینکه خوشش نیومده بود
+اینا چیه گذاشتی رو میز
_هیچی ارباب گفتم شاید خوشتون بیاد
+خفه همین الان برش دار چطور جرئت میکنی جواب منو بدی
ببخشید بعد گل رو از رو میز برداشتم
_چیزی خواستین صدام کنید و از اونجا رفتم تو اتاقم و نشستم پشت در و گریه کردم
تا خواستم بلند شم یهو بدنم تیر کشید و دوباره افتادم سر جام
_....آخ
+چی شد؟
_خیلی درد میکنه (باگریه)
+خیلی خب آروم باش کجات درد میکنه؟
_اینجا(کمرشو میگه)
تهیونگ یکم کمرشو ماساژ داد
وقتی لونا حالش بهتر شد
بلند شد و از تهیونگ تشکر کرد و رفت بیرون از اتاق
_خدا لعنتت کنه ببین چه بلایی سرم آوردی بعد خودت داری کمرمو ماساژ میدی تا خوب شه
رفتم پایین تو آشپز خونه و مشغول غذا درست کردن شدم ......
از زبان تهیونگ
نباید باهاش خوب رفتار کنم پررو میشه همین فردا صبح دختر خاله میشه بهتره بهش سخت بگیرم رفتم پایین ببینم کجاس
از زبان لونا
میز شام رو آماده کردم خیلی قشنگ شده بود یه گلدون خوشگل که گل های قرمز داشت گذاشتم وسط میزش تا خوشگل تر بشه ولی ارباب مث اینکه خوشش نیومده بود
+اینا چیه گذاشتی رو میز
_هیچی ارباب گفتم شاید خوشتون بیاد
+خفه همین الان برش دار چطور جرئت میکنی جواب منو بدی
ببخشید بعد گل رو از رو میز برداشتم
_چیزی خواستین صدام کنید و از اونجا رفتم تو اتاقم و نشستم پشت در و گریه کردم
۲۴.۱k
۰۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.