تحلیل واقعه عاشورا
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
پس ببینید این عواملى که قرآن مجید ذکر مىکند (با توضیحى که سنت به ما مىدهد) چه عوامل اساسى است! و اساسا قرآن تاریخ را این طور تفسیر مىکند: هیچ ملتى فانى نشد مگر به علت ظلم و بىعدالتى یا به علت فساد اخلاق یا به علت ترک امر به معروف و نهى از منکر یا به علت تفرق و تشتت. حال چه رابطهاى میان اینها هست، کدام یک علت است کدام یک معلول؟ آیا ترک امر به معروف و نهى از منکر منجر مىشود به بىعدالتى، به فساد اخلاق، به تفرق و تشتت؟ آیا بىعدالتى منجر مىشود به فساد اخلاق؟ آیا فساد اخلاق منجر مىشود به بى عدالتى؟ آیا تفرق و تشتت علت است اینها معلولند؟ آیا اینها علتند آن معلول است؟ کدام علت است کدام معلول؟ خودش داستان دیگرى است ولى بالاخره اینها هستند عوامل فانىکننده و مضمحل کنندهاى که قرآن با درسى که از تاریخها به ما مىدهد به ما مىآموزد. قبلا عرض کردیم که درسهایى که تاریخ مىدهد نوعى از آن، درسى است که یک فرد از مدلها و نمونههاى عالى تاریخى مىگیرد یا از نمونههاى بد تاریخى مىگیرد، ادبى است از نوع ادبى که لقمان آموخت (به لقمان گفتند ادب از که آموختى؟ گفت از بىادبان). ولى نوع دیگر، درسى است که امتها به عنوان یک امت از امتهاى گذشته باید بگیرند، آنها را آینه خودشان قرار بدهند، سرنوشت خودشان را در سرگذشت آنها ببینند: چرا خداى متعال فلان قوم را به هلاکت رساند؟ خدا که دشمن کسى نیست. خدا سننى دارد: اِنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِاَنْفُسِهِم. ببینند علتش چه بود؟ آیا ظلمشان زیاد بود؟ آیا تفرق و تشتت داشتند؟ آیا ترک امر به معروف و نهى از منکر کردند؟ آیا فساد اخلاق داشتند؟
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
پس ببینید این عواملى که قرآن مجید ذکر مىکند (با توضیحى که سنت به ما مىدهد) چه عوامل اساسى است! و اساسا قرآن تاریخ را این طور تفسیر مىکند: هیچ ملتى فانى نشد مگر به علت ظلم و بىعدالتى یا به علت فساد اخلاق یا به علت ترک امر به معروف و نهى از منکر یا به علت تفرق و تشتت. حال چه رابطهاى میان اینها هست، کدام یک علت است کدام یک معلول؟ آیا ترک امر به معروف و نهى از منکر منجر مىشود به بىعدالتى، به فساد اخلاق، به تفرق و تشتت؟ آیا بىعدالتى منجر مىشود به فساد اخلاق؟ آیا فساد اخلاق منجر مىشود به بى عدالتى؟ آیا تفرق و تشتت علت است اینها معلولند؟ آیا اینها علتند آن معلول است؟ کدام علت است کدام معلول؟ خودش داستان دیگرى است ولى بالاخره اینها هستند عوامل فانىکننده و مضمحل کنندهاى که قرآن با درسى که از تاریخها به ما مىدهد به ما مىآموزد. قبلا عرض کردیم که درسهایى که تاریخ مىدهد نوعى از آن، درسى است که یک فرد از مدلها و نمونههاى عالى تاریخى مىگیرد یا از نمونههاى بد تاریخى مىگیرد، ادبى است از نوع ادبى که لقمان آموخت (به لقمان گفتند ادب از که آموختى؟ گفت از بىادبان). ولى نوع دیگر، درسى است که امتها به عنوان یک امت از امتهاى گذشته باید بگیرند، آنها را آینه خودشان قرار بدهند، سرنوشت خودشان را در سرگذشت آنها ببینند: چرا خداى متعال فلان قوم را به هلاکت رساند؟ خدا که دشمن کسى نیست. خدا سننى دارد: اِنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِاَنْفُسِهِم. ببینند علتش چه بود؟ آیا ظلمشان زیاد بود؟ آیا تفرق و تشتت داشتند؟ آیا ترک امر به معروف و نهى از منکر کردند؟ آیا فساد اخلاق داشتند؟
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
۳۹۹
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.