ماه رمضان و تدبر در قرآن 7
ماه رمضان و تدبر در قرآن 7
برخی نکات سوره انعام صفحه 130
(1) قل ای شیء اکبر شهادة قل الله شهید بینی و بینکم و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ، ائنکم لتشهدون انّ مع الله آلهة اخری؟ قل لا اشهد، قل انما هو اله واحد و اننی بری مما تشرکون(آیه 19) [ به کافران که از تو برای نبوّتت گواهی می طلبند ] بگو: گواهی چه کسی [از گواهی همگان برتر و] بزرگتر است؟ [ می گویند گواهی خداوند] بگو: خداوند میان من و شما گواه است [که من پیامبر او هستم] و این قرآن [به عنوان معجزه] به من وحی شده تا به وسیله آن شما و هر کس را که [ تا انقراض نسل بشر این پیام الهی] به او برسد بیم دهم، [ با این همه دلائل بر توحید، من متعجبم که] آیا واقعا شما گواهی می دهید که کنار خداوند معبودهای دیگری هست؟ بگو: من [را که به عقل و صداقت و خیرخواهی می شناسید به چنین چیزی] گواهی نمی دهم بگو: جز این نیست که او خدایی یگانه است و به یقین من از آنچه شما [جاهلانه یا از سر هواپرستی] شریک [ او ] قرار می دهید بریء و برکنارم.
(2) الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم، الذین خسروا انفسهم فهم لایؤمنون (آیه 20) [ و این که می گویند پیامبر چیز عجیب و بی سابقه ای آورده کذب است چرا که انبیاء زیادی پیش از او بوده اند و ضمنا همان انبیاء به آمدن پیامبراکرم گواهی داده اند و قرائن ملموسی بین پیروان خود باقی گذاشته اند به حدی که ] کسانی که به آنان کتاب [آسمانی] داده ایم [ یهودیان و مسیحیان ] پیامبر را [با نشانه های موجود در آن کتاب ها] می شناسند همان گونه که پسران خود را می شناسند [ولی] کسانی که [برای تعصبات قومی یا دیگر منافع حقیر دنیا، با کتمان حق] خود را زیانکار ساخته اند ایمان نخواهند آورد. [و با کتمان حق و تکذیب آن، دیگران را هم به خسران و گمراهی می کشند.]
(3) و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بآیاته؟ انه لا یفلح الظالمون(آیه 21) و چه کسی ستمکارتر است از آن که بر خدا افترا ببندد [و برای او شریکی معرفی کند] یا آیات او [اعم از بعثت انبیاء و کتب آسمانی] را [دروغ بشمارد و] تکذیب کند؟ آری ستمکاران [در دنیا و آخرت، از دستیابی به آمال خود محرومند و] رستگار نمی شوند.
(4) و یوم نحشرهم جمیعا ثم نقول للذین اشرکوا این شرکاؤکم الّذین کنتم تزعمون (آیه 22) و [ یاد کن ] روزی را که همه آنها را محشور می کنیم ، سپس به مشرکین می گوییم: کجایند شریکان شما که بر ایشان گمان [خدایی] داشتید؟ [و به اسم ایشان و برای ایشان با من و آیات من معارضه می کردید؟ معبودان شما اینجا حاضرند اما جز مخلوقاتی مقهور قدرت خدا نیستند، اگر می توانید از آنها پاداش عبادات خود را بطلبید و نجات خود ازین مخصمه را از ایشان بخواهید.]
(5) ثم لم تکن فتنتهم الاّ ان قالوا و اللّه ربّنا ما کنّا مشرکین - انظر کیف کذبوا علی انفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون (آیه 23و24) آن گاه پس از آن همه خود فریبی، [در پیشگاه خداوند عذری نیابند جز آنکه برای نجات از عذاب به دروغ ] بگویند: ای پروردگار ما، سوگند به تو که ما هرگز مشرک نبودیم. بنگر که چگونه [گذشته] خود را تکذیب کردند و آنچه به دروغ شریک خدا قرار می دادند در جایگاه خدایی نمی یابند.
برخی سوالات سوره انعام صفحه 130
(1) آیا خدا شیء است؟ پس با مخلوقات در شیئیت شباهت دارد؟ چگونه ادعای شهادت خداوند مورد اعتبار قرار گرفته؟ و من بلغ را می توان به هر که برسد ترجمه کرد نه این که به همگان می رسد؟
(2) چرا آیه بعدی الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه شد؟ دلیل جدید از سمت خداست یا پاسخی به انکار مشرکین از سمت اهل کتاب؟ خسروا انفسهم یعنی چه؟ لا یومنون یعنی چه؟ بحث گواهی اهل کتاب و دلیل ضمنی بود یا موضوع ایمان آوردن ایشان؟
(3) لفظ و من اظلم ممن چند بار قرآن آمده؟ آیا موارد عینا تطبیق دارد؟ وجه جمع موارد چیست؟ آیا ظالمان در امر دنیا هم موفق و پیروز نمی شوند؟
(4) نحشرهم به منکرین توحید برمیگرد یا منکرین نبوت خاصه؟ در این چند آیه توحید و معاد و نبوت از سمت مشرکین انکار می شود در سه نیم خط آنها را بیان کنید. چرا فرمود این شرکاؤکم و نفرمود شرکاء الله؟ ارتباط ضل عنهم و تزعمون چیست؟
(5) فتنتهم یعنی چه؟ ما کنا مشرکین دروغ است؟ یا تغییر نظر؟ آیا امکان دروغ در قیامت هست؟ پس لا یتکلمون الا من اذن له الرحمن و قال صوابا (نباء/38) چه می شود؟
پ ن : همان قدر که ورود بدون مطالعه و تحقیق در قرآن کریم یک نوع خیانت است، ترس از ورود به قرآن و بوسیدن و کنار گذاشتن قرآن در طاقچه ها یا تکرار ختم های از سر عادت و بدون دقت در مفاهیم و مهجور کردن قرآن هم دقیقا بال دوم همان خیانت است. ما نیاز داریم همگی در محضر مفاهیم و معانی قرآن باشیم و قرآن را وارد زندگی ها ، وارد نوشته جات، وارد تفکرات خود و جامعه کنی
برخی نکات سوره انعام صفحه 130
(1) قل ای شیء اکبر شهادة قل الله شهید بینی و بینکم و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ، ائنکم لتشهدون انّ مع الله آلهة اخری؟ قل لا اشهد، قل انما هو اله واحد و اننی بری مما تشرکون(آیه 19) [ به کافران که از تو برای نبوّتت گواهی می طلبند ] بگو: گواهی چه کسی [از گواهی همگان برتر و] بزرگتر است؟ [ می گویند گواهی خداوند] بگو: خداوند میان من و شما گواه است [که من پیامبر او هستم] و این قرآن [به عنوان معجزه] به من وحی شده تا به وسیله آن شما و هر کس را که [ تا انقراض نسل بشر این پیام الهی] به او برسد بیم دهم، [ با این همه دلائل بر توحید، من متعجبم که] آیا واقعا شما گواهی می دهید که کنار خداوند معبودهای دیگری هست؟ بگو: من [را که به عقل و صداقت و خیرخواهی می شناسید به چنین چیزی] گواهی نمی دهم بگو: جز این نیست که او خدایی یگانه است و به یقین من از آنچه شما [جاهلانه یا از سر هواپرستی] شریک [ او ] قرار می دهید بریء و برکنارم.
(2) الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم، الذین خسروا انفسهم فهم لایؤمنون (آیه 20) [ و این که می گویند پیامبر چیز عجیب و بی سابقه ای آورده کذب است چرا که انبیاء زیادی پیش از او بوده اند و ضمنا همان انبیاء به آمدن پیامبراکرم گواهی داده اند و قرائن ملموسی بین پیروان خود باقی گذاشته اند به حدی که ] کسانی که به آنان کتاب [آسمانی] داده ایم [ یهودیان و مسیحیان ] پیامبر را [با نشانه های موجود در آن کتاب ها] می شناسند همان گونه که پسران خود را می شناسند [ولی] کسانی که [برای تعصبات قومی یا دیگر منافع حقیر دنیا، با کتمان حق] خود را زیانکار ساخته اند ایمان نخواهند آورد. [و با کتمان حق و تکذیب آن، دیگران را هم به خسران و گمراهی می کشند.]
(3) و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بآیاته؟ انه لا یفلح الظالمون(آیه 21) و چه کسی ستمکارتر است از آن که بر خدا افترا ببندد [و برای او شریکی معرفی کند] یا آیات او [اعم از بعثت انبیاء و کتب آسمانی] را [دروغ بشمارد و] تکذیب کند؟ آری ستمکاران [در دنیا و آخرت، از دستیابی به آمال خود محرومند و] رستگار نمی شوند.
(4) و یوم نحشرهم جمیعا ثم نقول للذین اشرکوا این شرکاؤکم الّذین کنتم تزعمون (آیه 22) و [ یاد کن ] روزی را که همه آنها را محشور می کنیم ، سپس به مشرکین می گوییم: کجایند شریکان شما که بر ایشان گمان [خدایی] داشتید؟ [و به اسم ایشان و برای ایشان با من و آیات من معارضه می کردید؟ معبودان شما اینجا حاضرند اما جز مخلوقاتی مقهور قدرت خدا نیستند، اگر می توانید از آنها پاداش عبادات خود را بطلبید و نجات خود ازین مخصمه را از ایشان بخواهید.]
(5) ثم لم تکن فتنتهم الاّ ان قالوا و اللّه ربّنا ما کنّا مشرکین - انظر کیف کذبوا علی انفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون (آیه 23و24) آن گاه پس از آن همه خود فریبی، [در پیشگاه خداوند عذری نیابند جز آنکه برای نجات از عذاب به دروغ ] بگویند: ای پروردگار ما، سوگند به تو که ما هرگز مشرک نبودیم. بنگر که چگونه [گذشته] خود را تکذیب کردند و آنچه به دروغ شریک خدا قرار می دادند در جایگاه خدایی نمی یابند.
برخی سوالات سوره انعام صفحه 130
(1) آیا خدا شیء است؟ پس با مخلوقات در شیئیت شباهت دارد؟ چگونه ادعای شهادت خداوند مورد اعتبار قرار گرفته؟ و من بلغ را می توان به هر که برسد ترجمه کرد نه این که به همگان می رسد؟
(2) چرا آیه بعدی الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه شد؟ دلیل جدید از سمت خداست یا پاسخی به انکار مشرکین از سمت اهل کتاب؟ خسروا انفسهم یعنی چه؟ لا یومنون یعنی چه؟ بحث گواهی اهل کتاب و دلیل ضمنی بود یا موضوع ایمان آوردن ایشان؟
(3) لفظ و من اظلم ممن چند بار قرآن آمده؟ آیا موارد عینا تطبیق دارد؟ وجه جمع موارد چیست؟ آیا ظالمان در امر دنیا هم موفق و پیروز نمی شوند؟
(4) نحشرهم به منکرین توحید برمیگرد یا منکرین نبوت خاصه؟ در این چند آیه توحید و معاد و نبوت از سمت مشرکین انکار می شود در سه نیم خط آنها را بیان کنید. چرا فرمود این شرکاؤکم و نفرمود شرکاء الله؟ ارتباط ضل عنهم و تزعمون چیست؟
(5) فتنتهم یعنی چه؟ ما کنا مشرکین دروغ است؟ یا تغییر نظر؟ آیا امکان دروغ در قیامت هست؟ پس لا یتکلمون الا من اذن له الرحمن و قال صوابا (نباء/38) چه می شود؟
پ ن : همان قدر که ورود بدون مطالعه و تحقیق در قرآن کریم یک نوع خیانت است، ترس از ورود به قرآن و بوسیدن و کنار گذاشتن قرآن در طاقچه ها یا تکرار ختم های از سر عادت و بدون دقت در مفاهیم و مهجور کردن قرآن هم دقیقا بال دوم همان خیانت است. ما نیاز داریم همگی در محضر مفاهیم و معانی قرآن باشیم و قرآن را وارد زندگی ها ، وارد نوشته جات، وارد تفکرات خود و جامعه کنی
۵.۳k
۲۲ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.