مشاوره برامجرداببخشیدعکس مربوطش نداشتم:)
مشاوره برامجرداببخشیدعکس مربوطش نداشتم:)
برای مردم زندگی نکنیم
روزی که منتظرید مردم براتون دست بزنند بالاخره وسط این دست ها له می شوید !
روزی که ملاک های شما برای درست و غلط " قضاوت و نظر مردم " است از نظر علمی گفته میشود یک بادکنک سوراخ هستید !مگر ما آمده ایم در این دنیا تا مردم را راضی نگه داریم ، این چه نگاهیست به دنیا ! روزی که شما آمدید « نگران قضاوت و نظر مردم بودید » شما از پا در میاید و به هیچ جا هم نمی رسید! زندگی کردن یا زنده ماندن ؟ در تحلیل نهایی انسانها در طول تاریخ دو دسته بوده اند و هستند :
اول آنهایی که تا حالا زنده مانده اند و برای زنده ماندن تلاش می کنند و دسته دوم آنهایی که زنده اند و زندگی می کنند
متاسفانه بیشتر ما فرهنگی ریشه در وجودمان دارد که اساس زنده ماندن است و نه زندگی کردن
همچنین بسیاری از تکیه کلام ها که در زندگی روزمره بکار می بریم مانند :
« دنیا دوروزه میگذره » و یا « مگه چند تا بهار زنده ایم » حاکی از همین تاکید و توجه ما بر مدت زمان زنده بودن است و نه کیفیت زندگی
حتی اگر مدت زمان زندگی را نیز مورد توجه قرار دهیم عمر آدم بطور میانگین 70 سال زمان کمی نیست و با یک چشم بر هم زدن نمی گذرد
یک آدم می تواند با 70 سال خوشی و شادی و خوشبختی زندگی کند و یا با بدبختی
بسیاری از ما فقط به فکر زنده بودن هستیم تا مدت زمانی زنده بمانیم و مدت زمانی بگذرد و اتفاقی بیفتد که بعد از آن زندگی کنیم مثلاً تا بچه ها بزرگ شوند و یا تا مدرکم را بگیرم
و ای بسا با گذشت آن زمان نیز دلیل دیگری برای زندگی نکردن و فقط زنده ماندن پیدا می کنیم
پس یاد بگیرید که در زندگی و خصوصاً زندگی زناشویی چگونه زندگی کنید و نه صرفاً زنده بمانید.
جهان را سیاه و سفید نبینیم
بعضی‌ها فکر می‌کنند که ملاک خلقت هستند و از دیگران انتظار دارند که طبق خواسته آن‌ها عمل کنند
به عنوان مثال ، چون من از این شخص خوشم نمی‌آید دیگران هم نباید از او خوششان بیایند و نباید او را دعوت کنند و یا وقتی می‌رقصد نباید نگاهش کنند
یا چون فلان چیز را من خریدم دیگران نباید آن را بخرند ، و آن چیز باید در انحصار من باشد !
این افراد جهان برایشان سیاه و سفید است یا جهان فقط یا دوست است و یا فقط دشمن !
این همه خودمدار و خودمحور بودن ، حالت‌های عمیق و سنگین خودبزرگ بینی و خودشیفتگی است
چنین افراد همه دور و بر خودشان را فراری می دهند برای اینکه رفتارهایشان نشان از بیماری است
اعتماد بنفس
اعتماد به نفس به معنای یک باور و اعتقاد عمیق و سنگین است
به این معنا همه انسانها همیشه اعتماد به نفس دارند ، عده ای اعتماد به نفس مثبت دارند : میدانم و میتوانم
عده ای اعتماد به نفس منفی دارند : نمیدانم و نمیتوانم یا با وجود اینکه میدانم نمیتوانم
حرکت از اعتماد به نفس منفی به مثبت کار ساده ای است ، اعتماد به نفس مثبت با خوش باوری تفاوت دارد
خواستن توانستن نیست ، خواستن وقتی توانستن است که بتوانیم آن شرایط را بیافرینیم ، خواستن آفریدن است
برای مردم زندگی نکنیم
روزی که منتظرید مردم براتون دست بزنند بالاخره وسط این دست ها له می شوید !
روزی که ملاک های شما برای درست و غلط " قضاوت و نظر مردم " است از نظر علمی گفته میشود یک بادکنک سوراخ هستید !مگر ما آمده ایم در این دنیا تا مردم را راضی نگه داریم ، این چه نگاهیست به دنیا ! روزی که شما آمدید « نگران قضاوت و نظر مردم بودید » شما از پا در میاید و به هیچ جا هم نمی رسید! زندگی کردن یا زنده ماندن ؟ در تحلیل نهایی انسانها در طول تاریخ دو دسته بوده اند و هستند :
اول آنهایی که تا حالا زنده مانده اند و برای زنده ماندن تلاش می کنند و دسته دوم آنهایی که زنده اند و زندگی می کنند
متاسفانه بیشتر ما فرهنگی ریشه در وجودمان دارد که اساس زنده ماندن است و نه زندگی کردن
همچنین بسیاری از تکیه کلام ها که در زندگی روزمره بکار می بریم مانند :
« دنیا دوروزه میگذره » و یا « مگه چند تا بهار زنده ایم » حاکی از همین تاکید و توجه ما بر مدت زمان زنده بودن است و نه کیفیت زندگی
حتی اگر مدت زمان زندگی را نیز مورد توجه قرار دهیم عمر آدم بطور میانگین 70 سال زمان کمی نیست و با یک چشم بر هم زدن نمی گذرد
یک آدم می تواند با 70 سال خوشی و شادی و خوشبختی زندگی کند و یا با بدبختی
بسیاری از ما فقط به فکر زنده بودن هستیم تا مدت زمانی زنده بمانیم و مدت زمانی بگذرد و اتفاقی بیفتد که بعد از آن زندگی کنیم مثلاً تا بچه ها بزرگ شوند و یا تا مدرکم را بگیرم
و ای بسا با گذشت آن زمان نیز دلیل دیگری برای زندگی نکردن و فقط زنده ماندن پیدا می کنیم
پس یاد بگیرید که در زندگی و خصوصاً زندگی زناشویی چگونه زندگی کنید و نه صرفاً زنده بمانید.
جهان را سیاه و سفید نبینیم
بعضی‌ها فکر می‌کنند که ملاک خلقت هستند و از دیگران انتظار دارند که طبق خواسته آن‌ها عمل کنند
به عنوان مثال ، چون من از این شخص خوشم نمی‌آید دیگران هم نباید از او خوششان بیایند و نباید او را دعوت کنند و یا وقتی می‌رقصد نباید نگاهش کنند
یا چون فلان چیز را من خریدم دیگران نباید آن را بخرند ، و آن چیز باید در انحصار من باشد !
این افراد جهان برایشان سیاه و سفید است یا جهان فقط یا دوست است و یا فقط دشمن !
این همه خودمدار و خودمحور بودن ، حالت‌های عمیق و سنگین خودبزرگ بینی و خودشیفتگی است
چنین افراد همه دور و بر خودشان را فراری می دهند برای اینکه رفتارهایشان نشان از بیماری است
اعتماد بنفس
اعتماد به نفس به معنای یک باور و اعتقاد عمیق و سنگین است
به این معنا همه انسانها همیشه اعتماد به نفس دارند ، عده ای اعتماد به نفس مثبت دارند : میدانم و میتوانم
عده ای اعتماد به نفس منفی دارند : نمیدانم و نمیتوانم یا با وجود اینکه میدانم نمیتوانم
حرکت از اعتماد به نفس منفی به مثبت کار ساده ای است ، اعتماد به نفس مثبت با خوش باوری تفاوت دارد
خواستن توانستن نیست ، خواستن وقتی توانستن است که بتوانیم آن شرایط را بیافرینیم ، خواستن آفریدن است
۱۱.۲k
۲۰ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.