این داستان در مورد چهار فرد به نام های همه کس,یک کس,هرکس
این داستان در مورد چهار فرد به نام های همه کس,یک کس,هرکس وهیچ کس است.
هنگامی که یک کار مهم باید انجام شود همه مطمن هستندکه یک کس ان را انجام خواهد داد.
هرکس میتوانست ان کار را انجام دهد اما هیچ کس ان را انجام نداد.
یک کس به این خاطر عصبانی شد چون این وظیفه همه بود .
همه کس فکر کردند هر کس میتوانست از عهده ان کار براید اما هیچ کس نفهمید که همه کس ان را انجام نخواهد داد.
در نتیجه هرکس ,یک کس را سرزنش میکرد,در موقعیتی که هیچ کس ان چیزی را که هرکس باید انجام می داد انجام نداد.
هنگامی که یک کار مهم باید انجام شود همه مطمن هستندکه یک کس ان را انجام خواهد داد.
هرکس میتوانست ان کار را انجام دهد اما هیچ کس ان را انجام نداد.
یک کس به این خاطر عصبانی شد چون این وظیفه همه بود .
همه کس فکر کردند هر کس میتوانست از عهده ان کار براید اما هیچ کس نفهمید که همه کس ان را انجام نخواهد داد.
در نتیجه هرکس ,یک کس را سرزنش میکرد,در موقعیتی که هیچ کس ان چیزی را که هرکس باید انجام می داد انجام نداد.
۲.۹k
۲۴ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.