عادت ...
عادت ...
چه واژه غریبی است ... !!؟
عادت می کنیم
به ندیدن کسی که انتظارش را می کشیم
عادت می کنیم
به نبودن کسی که دوستش داریم ...
عادت می کنیم به نگفتن حرفهای دلمان
عادت می کنیم به زندگی ...
این واژه را نمی شناسم .!!؟
عادت نمی کنم به ابرهای بارانی ...
عادت نمی کنم به این جاده خالی ...
من به مانند این مردمان
عادت را بهانه ای نمی بینم
که دیگر چشم به راه نباشم ...
من این واژه غریب را اینگونه معنا می کنم ...
که به رویای آمدنت عادت می کنم ...
نمیدانم این تویی که پیدا نمی شوی ...
یا این منم که گم شده ام ...!!؟
نمی دانم ...
چه واژه غریبی است ... !!؟
عادت می کنیم
به ندیدن کسی که انتظارش را می کشیم
عادت می کنیم
به نبودن کسی که دوستش داریم ...
عادت می کنیم به نگفتن حرفهای دلمان
عادت می کنیم به زندگی ...
این واژه را نمی شناسم .!!؟
عادت نمی کنم به ابرهای بارانی ...
عادت نمی کنم به این جاده خالی ...
من به مانند این مردمان
عادت را بهانه ای نمی بینم
که دیگر چشم به راه نباشم ...
من این واژه غریب را اینگونه معنا می کنم ...
که به رویای آمدنت عادت می کنم ...
نمیدانم این تویی که پیدا نمی شوی ...
یا این منم که گم شده ام ...!!؟
نمی دانم ...
۲.۵k
۰۴ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.