نشسته ام تنها درمیان غم هایم
نشسته ام تنها درمیان غم هایم
چمبره ای بر اشک های ریخته شده ام زده ام.
کمرم شکسته و بالی برای پرواز ندارم.
صادقانه بگویم؟از پرواز ترس دارم
صدای اهنگ میاید؛ »آرتا« نیز درد دارد
خسته شده از دنیایی که تقارن ندارد٬
درد دارد،
پوچی دارد
دلی که شجاعت ندارد
تیغی که تیزی ندارد
رگی که خون ندارد
چشم هایی که اشک ندارد
خدایی که صداقت ندارد
چمبره ای بر اشک های ریخته شده ام زده ام.
کمرم شکسته و بالی برای پرواز ندارم.
صادقانه بگویم؟از پرواز ترس دارم
صدای اهنگ میاید؛ »آرتا« نیز درد دارد
خسته شده از دنیایی که تقارن ندارد٬
درد دارد،
پوچی دارد
دلی که شجاعت ندارد
تیغی که تیزی ندارد
رگی که خون ندارد
چشم هایی که اشک ندارد
خدایی که صداقت ندارد
۳.۹k
۱۲ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.